۲۶
دی یادآور فرار ذلت بار محمد رضا پهلوی از ایران است. زمانی که شاه در
مقابل خواستههای مردمی و نهضت بیدار مردم به رهبری امام خمینی (س) نتوانست
ایستادگی کند. در فاصله اندکی شاه هم بساط خویش را جمع کرد و از ایران
فرار کرد. این فرار زمینه تسریع پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد. شاه در
حالی ایران را ترک کرد که نفرت از او سراسر ایران را پر کرده بود و این
نفرت عمومی نسبت به دومین و آخرین حاکم سلسله پهلوی نتیجه تبهکاریهای او و
پدرش در طول چندین دهه بود.
با روشن شدن جرقههای اولیه انقلاب و
فشار نیروهای مخالف رژیم و هماهنگی قیامهای مردمی به رهبری امام خمینی
(س) و کشتار ۱۷ شهریور و برگزاری مراسم چهلمهای مختلف شهدا در تهران،
تبریز، اصفهان، مشهد و ...، و اعتصاب کارگران شرکت ملی نفت و چاپ مقاله
توهین آمیز احمد رشیدی مطلق علیه امام، کنترل امنیت کشور از دست نیروهای
رژیم و حتی حکومت نظامی خارج شد و پایههای اقتدار رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی
سست شده و منجر به فرار شاه گردید.
گسترش موج اعتصابات در سراسر
کشور، بخصوص صنعت نفت، مملکت را به حال فلج کامل در آورد و درآمد ارزی کشور
به صفر رسید. شاه برای خروج از بن بستی که در آن گرفتار شده بود به رهبران
جبههی ملی روی آورد و قبل از همه دکتر غلامحسین صدیقی را برای مقام نخست
وزیری در نظر گرفت. دکتر صدیقی پس از یک هفته مطالعه و مشورت، پاسخ رد داد.
شاه از شاپور بختیار دعوت کرد. بختیار این پیشنهاد را به شرط گرفتن اختیار
کامل و خروج شاه از کشور بعد از رأی اعتماد مجلسین به دولت پذیرفت. شاه
ناگزیر، تمام شرایط را پذیرفت.
در آن تاریخ همه ناظران سیاسی متفق
القول بودند که حل بحران، با حضور شاه در ایران امکان پذیر نیست و رهبر
انقلاب اسلامی، به هیچ عنوان حضور شاه و رژیم سلطنتی را تحمل نخواهد کرد.
شاه نیز پس از عدم موفقیت دولت نظامی ازهاری در برقراری نظم و آرامش و رقع
اعتصابها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، راه دیگری جز خروج از کشور
نداشت. تشریفات مربوط به خروج شاه خصوصی و غیررسمی بود. مشایعت کنندگان،
نخست وزیر، رؤسای مجلسین، وزیر دربار، رییس ستاد ارتش و گروهی از مقامات
وابسته به دربار بودند. فرودگاه مهرآباد در محاصره یگانهای گارد شاهنشاهی
بود. مقارن ساعت یازده و نیم صبح، شاه و همسرش، با یک هلیکوپتر وارد
فرودگاه شدند.
در آخرین روزها فرح کوشید تا موافقت شاه را به
استعفا از مقام سلطنت و تفویض مقام نیابت سلطنت به وی، طبق قانون اساسی جلب
نماید. شاه نپذیرفت و گفت این کار مشکلی را حل نخواهد کرد. سرانجام شاه
فرار را بر قرار ترجیح داد. از اعضای خانوادهی سلطنتی تنها فرح مانده بود
که او نیز همراه همسرش از ایران خارج شد. پس از خروج شاه از ایران، موج
شادی مردم را فرا گرفت و ملت با آمدن به خیابانها و اظهار شادمانی و پخش
گل و شیرینی این پیروزی بزرگ را جشن گرفت. وی با زمینه سازی قبلی ایران را
به مقصد مصر ترک کرد، ولی سیر حوادث به خواست او پیش نرفت. وی با اقامت در
مصر، امیدوار بود که بار دیگر به ایران بازگردد و قدرت از دست رفته خویش را
دوباره به دست آورد، ولی با ورود امام خمینی (س) به ایران و سیر سریع
انقلاب، همه نقشههای شاه نقش بر آب شد. عاملین حکومتی یکی پس از دیگر در
برابر خشم مردم عقب نشینی کردند و اصولا با خروج شاه، انگیزههای دفاع از
حکومت از بین رفت.