حتم دارم در باره ی نشت گاز در مسجد سلیمان و آلودگی های حاصل از آن سایرعزیزان و همشهریان گرامی از این جانب پیشگام تر بودند و به قدر کفایت نوشتنی ها را نوشتند و گفتنی ها را گفتند و از مراجعه مستقیم به مسولان محترم تا رساندن موضوع درخواست شان به گوش رسانه ها ی نوشتاری، صوتی و تصویری دریغ نکردند و همه را بارها محک زدند؛ اما هم چنان در انتظار به ثمر رسیدن نتیجه به گذر ایام مشغول اند.
من هم به سهم خود و به عنوان فرزند دور افتاده ای از دیار مسجدسلیمان خواستم تکلیفم را ادا کنم تا شاید موضوع این یادداشت هم چون بارهای پیشین موجب شود پرونده مشکل دیرینه مردم مسجدسلیمان حتی در ذهن مسولان به طور گذرا هم که شده یک بار دیگر مرور شود و یادشان باشد که مشکل همچنان باقی است.
به گمانم با این مقدمه کوتاه پی به موضوع یادداشت امروز- که همان متصاعد شدن گاز از چاه های حفر شده قدیمی در فضای مسجدسلیمان و حاشیه شهر است پی برده اید که ده ها سال از آن می گذرد اما هنوز ادامه دارد و همچنان معضل مخرب و سر کش و مهار نشده با قدرت ناخوشایند خود، به متخصصان شریف و زحمت کش صنعت نفت و گاز ما برای مبارزه رخ نشان می دهد و تا کنون هم به ظاهر پیروز میدان بوده است!
یکی از خانه های مسجد سلیمان که در اثر نشت گاز منفجر شده و مادر و کودکی نیز در آن جان باختند
این معضل چه طور و چه گونه بوجود آمده است؟ علت یا علل آن هر چه باشد مربوط به گذشته است. یعنی زمانی که ویلیام ناکس دارسی و اعوان و انصارش به غارت ثروت ملی ما به سبب بی خردی وهمکاری مسوولان و زمامداران بی کفایت آن دوران مشغول بودند. ضمن این که با مذمت و گشودن پرونده اعمال گذشتگان، اساسا هیچ مشکلی از ما حل نخواهد شد.
دراین باب کتاب ها و مقاله های مستند و معتبر زیادی توسط کارشناسان و محققان گرامی نگاشته شده است که علاقه مندان به تاریخ مسجدسلیمان و تاریخ اکتشاف نفت در ایران و خاورمیانه می توانند با مراجعه به آن پاسخ ابهام ها و پرسش های احتمالی خود را بیابند؛ اما این معضل را چه طور و چه گونه باید حل کرد سخن و هدف اصلی است که باید مورد بررسی و کاوش دقیق قرار گیرد.
واقعیت غیر قابل انکار این که پیشینیان شهروندان مسجدسلیمان مدت ها و خیلی پیش از آغاز و پیدایش نفت در این منطقه مالکان و صاحبان اجدادی این سرزمین بودند و با کشاورزی و دامداری و رها از قید و بند دنیای صنعتی در هوایی پاک به زندگی و کارو تلاش مشغول بودند. با کشف نفت و گسترش صنعت نفت عده کثیری از آنان به این بخش جذب شدند و سهم بسیار قابل توجهی درتامین نیروی انسانی و نهایتا توسعه این صنعت را برعهده گرفتند. اما به نظر این جانب اگر می دانستند روزی نوادگان ونسل های بعدی آنان به نوعی با ثمره تلاش و کوشش آنان به چالش کشیده خواهند شد بی شک در توسعه و گسترش این صنعت دچار تردید می شدند.
این که حفرچاهای مسجدسلیمان با تکنولوژی حدود یک قرن پیش تر ایجاد شده و بر اثر رانش زمین و یا زلزله دچار مشکل شده است حرف قابل قبولی است.
این که کشورما به لحاظ نه گفتن به زورگویی باج خواهی و زیاده خواهی قدرت های بزرگ و درراس آن آمریکا دچار تحریم شده و لاجرم با محدودیت در تامین قطعات ضروری و مورد نیاز صنعت نفت و گاز- که صرفا در انحصار آن ها می باشد- مواجه است؛ حرفی کاملا منطقی و منطبق با واقعیت است.
اما پرسش این است: پس با وضعیت کنونی چه باید کار کرد؟
به نظر نگارنده وقتی به لطف کوشش متخصصان و کارشناسان توانمندمان چاهای عظیم، فعال و مشتعل دیگر کشورها از جمله کویت- که سایر شرکت های متخصص خارجی رقیب از مهار آن عاجز و درمانده بودند- با تخصص، همت، غیرت، تدبیر و توانائی ایرانی در زمانی کوتاه و با سرعت تسلیم توانمندی متخصصان ایرانی قرار گرفتند و مهار شدند و مثل همیشه افتخاری دیگر بر افتخارهای تلاشگران صنعت نفت و گاز ما در داخل و خارج از کشور افزودند، با چه توجیهی می توان خودمان را راضی کنیم که با وجود سپهری شدن سال ها از شناسایی وجود مشکل و از همه مهم تر با وجود داشتن چنین کارشناسان و متخصصانی- که شهرت و آوازه هوشمندی وتوانمندی های آنان مرزها را درنوردیده است.- هنوز راه کار غلبه بر مشکل را نیافته اند که هر روز شاهد آن باشیم؟
بخشی از مردم شهر مسجدسلیمان همچنان در معرض استشمام هوای بیماری زا و آلوده به گاز وهمچنین آلودگی بیش از پیش بسترهای آب های زیر زمینی ناشی از مواد مضرنشت گاز هستند.
شخصا به عنوان یک شهروند مسجدسلیمانی که سال ها درمعرض خطربیماری بودم به نگرانی مسوولان محترم از این موضوع و توجه به حفظ سلامت شهروندان تردیدی نداشتم و ندارم و به برنامه محوری آنان در آینده برای رفع و حل ریشه ای این مشکل هم اعتماد کامل دارم؛ اما بر سرعت در توجه به لحاظ جلوگیری از اتلاف وقت و گسترش عواقب زیان بار غیر قابل جبران آن تاکید دارم. زیرا باورم بر این است علی رغم وجود همه ی محدودیت ها، با یک برنامه ریزی کارشناسانه مستند به انجام کارهای تحقیقاتی- اگر نتوان مشکل را ریشه ای و بنیادی حل کرد- حداقل می توان گامی در راه محدود تر کردن ویا حل موقت آلودگی ها تا فراهم شدن مقدمات حل و رفع اساسی مشکل در آینده- که انشاا... نزدیک هم خواهد بود- توفیق یافت.