چندی پیش یکی از روزنامه های پر تیراژ کشور مصاحبه ای تلفنی را در مورد لزوم توجه بیشتر به توسعه فضای سبز شهر اهواز با من انجام داد ولی این مصاحبه هرگز منتشر نشد، اگر هم شده من از آن بی اطلاعم. سعی می کنم در ادامه بخشی از آن را البته تا جایی که حافظه ام یاری می کند بیاورم. با توجه به حضور سنگین گرد و غبار، این مهمان ناخوانده و شاید تا حد زیادی خود خوانده، بر مناطق وسیعی از کشور پهناور ایران لازم دیدم نکاتی در مورد لزوم توجه بیشتر به توسعه فضای سبز شهری متذکر شوم. همه ما شاهد هستیم که شهرداری اهواز طی سال های اخیر تلاش زیادی برای ترمیم فضای سبز شهری متحمل شده ولی با توجه به وضعیت اقلیمی حاکم بر شهرستان اهواز به نظر می رسد این تلاش ها می بایست چندین برابر افزایش یابد. به نظر من جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران عزیز بیش از سی سال توسعه فضای سبز شهری در استان خوزستان را به تاخیر انداخت. البته متاسفانه مسئله به همین جا ختم نمی شود زیرا سبب شد فضای سبزی که طی سال های پیش از جنگ وجود داشت هم از بین برود!
مهاجرت های بی رویه روستاییان مناطق جنگی به کلان شهر اهواز و از طرفی مهاجرت از شهرستان های مجاور به اهواز و آپارتمان سازی های لجام گسیخته و بدون کنترل سبب شد منازل ویلایی مشجر دارای حیاط های مصفا جای خود را به جنگلی از آهن و سنگ سیمان بدهند. ساختمان های بلند مرتبه به دلیل کاربرد مقادیر بسیار سنگ در نمای بیرونی به میزان زیادی اشعه خورشید را در طی روز جذب خود کرده و در ساعات شب آن را به صورت امواج حرارتی به محیط اطراف باز پس می دهد. سوال اینجاست که مگر زمین بایر و شوره زار برای ساخت منازل ویلایی در اهواز کم بوده؟
وجود درختان به عنوان ریه های زمین می تواند علاوه بر تولید اکسیژن و لطافت هوا باعث کاهش دی اکسید کربن که یک گاز گلخانه ای محسوب می شود گردد. علاوه بر این با توجه به پدیده بسیار آزار دهنده گرد و غبار که منشاء آن هم برون استانی و هم درون استانی است، می توان با توسعه فضای سبز شهری و استفاده از درختان پر شاخ و برگ که خوشبختانه ارقام بومی و غیر بومی سازگار با اقلیم خوزستان به فراوانی وجود دارد (انواع گونه های آکاسیا، کنار، گز و ...) اثرات مضر آن را برای شهروندان کاهش داد. درختان می توانند مانند یک شانه غول پیکر هوا را شانه کرده و آن را از وجود ذرات معلق پاک نمایند، حال این ذرات گرد و غبار ناشی از طوفان باشد یا تردد وسایل نقلیه، یا حتی دود ناشی از مصرف سوخت های فسیلی به واسطه فعالیت های انسانی.
هر وقت که در مورد لزوم کاهش استفاده از خودرو های شخصی صحبت می شود منتظر هستم تا ببینم آیا مسئولین به غیر از لزوم جذب اعتبارات برای توسعه ناوگان دود زای حمل و نقل شهری به مسئله مهمتری توجه دارند یا خیر؟ ولی گویا یک نکته بسیار مهم و بدیهی را فراموش کرده اند و آن توسعه درختان سایه دار در خیابان ها و کوچه های اهواز است. ببینید اگر کوچه و خیابان در زمان گرم بودن هوا (حدود نه ماه از سال) دارای پوشش مناسبی از درختان سایه دار باشد بسیاری از شهروندان از جمله خود من برای طی مسافت های کوتاه ترجیح می دهند در زیر سایه درختان پیاده روی کنند، در این صورت برای خرید روزانه به دلیل آفتاب داغ و فرار از آن خودرو شخصی را مورد استفاده قرار نمی دهند. این مسئله کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی و حفظ سلامت شهروندان با ورزش پیاده روی را به همراه خواهد داشت.
از طرف دیگر وجود آلودگی های صوتی فراوان در شهر اهواز باعث ناراحتی های عصبی بسیاری برای شهروندان شده، جالب است بدانید درختان می توانند به عنوان صدا گیر مقدار زیادی از اصوات مضر و کر کننده گوش انسان مانند غرّش اتومبیل ها که این روزها سرگرمی برخی جوان ها شده، صدای بوق که گویا برخی بدون آن نمی توانند رانندگی کنند، صدای بلند گوی دوره گرد ها، هیاهوی بازی بچه ها و غیره را جذب خود کرده و محیطی آرام توام با لطافت هوا و اکسیژن فراوان برای ما فراهم کنند. چقدر خوب بود اگر شهرداری به جای توسعه درختان غیر بومی کونوکارپوس که بدون داشتن سایه از هزینه های نگهداری و هرس و کارگری بسیار زیادی برخوردار است کمی بیشتر به توسعه درختان سایه دار توجه می کرد. این درختان به واسطه داشتن تراکم شاخ و برگ بدون داشتن سایه از دید هنگام رانندگی جلوگیری کرده و باعث افزایش تصادفات رانندگی شده، از طرفی به دلیل داشتن سیستم ریشه ای بسیار قوی می توانند در آینده ای نزدیک سیستم فاضلاب شهری را دچار مشکلاتی نمایند. پس تا زمانی که هسته های تولید گرد و غبار از بین بروند (ممکن است ده ها سال به طول انجامد) می بایست با توسعه بیشتر فضای سبز درون و برون شهری سلامت پرندگان، وحوش و همچنین انسان ها را حفظ کرد!
استاد فرزانه آقای پروفسور عطالله قبادیان عضو محترم هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران در تحقیقی که در اوایل دهه شصت هجری انجام دادند عنوان کردند که گرد و غبار، سالانه حدود 300 کیلوگرم نمک به خاک هر هکتار از اراضی استان خوزستان وارد می کند، جالب است بدانید در پژوهشی که در سال 1388 به اتفاق جمعی از دانشجویانم بر روی جنبه های مختلف زیان های ناشی از گرد و غبار در چند نقطه از استان خوزستان انجام دادم این مقدار به بیش از یک تن نمک در هر هکتار در سال افزایش یافته که شاید باورش سخت باشد و متاسفانه حقیقت دارد. حال نمی خواهم از پاتوژن های انسانی، حیوانی و گیاهی موجود در آن صحبتی به میان آورم.
به امید روزهای پر درخت
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز