در یکی از شب های دهه اول ماه محرم با عبدالرضا هلالی یکی از مداحان سبک نوین به گفتوگو نشستیم. ابتدا قرار بر آن بود که گفتوگو بعد از نماز مغرب انجام شود اما تصمیم گرفتیم آن را به ساعات پایانی شب موکول کنیم.
او در ساعتی که وعده داده بود خود را به محل مصاحبه رساند و پس از آن که گلویی تازه کرد با ما به گفتوگو نشست. هلالی در این گفتوگو از حال و هوای این روزهایش گفت و از روابطش با حاج منصور ارضی. دیدگاهش پیرامون برخی از رخدادهای سیاسی این سالها را بیان کرد و از سختیهای رسیدن به جایگاهی در آن قرار گرفته برایمان حرف زد.
او همچنین گفت که برای اداره هیات از هیچ جایی کمکی دریافت نمیکند و تنها حامی هیاتش بانی های مردمی هستند. ماجرای داوطلب شدن برای اعزام به سوریه هم یکی از موضوعاتی بود که هلالی در این گفتوگو به اشاره کرد. مشروح گفتوگوی مثلث با عبدالرضا هلالی پیش روی شماست.
از خودتان شروع کنیم. چقدر با عبدالرضا هلالی ۱۵ سال پیش تفاوت کردهاید؟
طبیعتا سن که بالاتر میرود هم احتیاط بیشتر میشود و هم درصد حرف گوش کردن و توجه به اطراف افزایش پیدا میکند. ارتباطمان در این سالها بیشتر شد و از تجربیات افراد دیگری که در این حوزه فعالیت میکنند استفاده کردیم. فکر میکنم اگر نظر امامحسین(ع) باشد، روند مثبت و رو به جلویی داشتهایم.
محافظهکارتر شدهاید؟
صددرصد.
در چه بخشهایی؟
در بسیاری از بخشها اتفاقی که باید میافتاد، رخ داده است. جریانی که باید شروع میشد نسبت به نحوه عزاداری و توجه بیشتر به جوانها، آن قالب ایجاد شد. شاید توان ما قدری کمتر شده باشد اما فکر میکنم که درصد زیادی از اجتماع و جامعه این سبک و سیاق را باور کردهاند و اعتماد دارند. نتیجه این اتفاق این بود که افراد زیادی جذب دستگاه امامحسین(ع) شدند.
اوایل قدری حساسیت روی شما زیاد بود. دلیلش چه بود؟ این مساله به خود شما برمیگشت یا طرف مقابل را هم مقصر میدانید؟
بخشی از مشکل به دلیل عدمارتباط بود و ارتباط ما در آن ایام کم بود. البته این مساله عمدی نبود؛ چراکه ما با بسیاری از افراد ارتباط نداشتیم و به آنها دسترسی نداشتیم. مرکز خاصی هم نبود که بشود تبادلنظر کرد که ضعفها مشخص شود و بتوانیم نقاط قوت را تقویت کنیم. مجموعا نظر و نگاهی که دیگران داشتند تغییر کرد.
چگونه تغییر کرد؟ خودتان موثر بودید؟
قطعا خودم هم موثر بودم و علاقهای که جوانان نسبت به هیات نشان دادند، آنها را مجاب کرد دقت بیشتری داشته باشند و روی این مساله بیشتر تمرکز کنند.
در ابتدای فعالیت شما در حوزه مداحی، بسیاری از قدیمیهای این عرصه نسبت به شما حساسیت نشان میدادند که از کجا آمدهاید و چطور به اینجا رسیدهاید...
من که قدیمها پای منبر حاج منصور خیلی میرفتم و مقدمات مداحی و روضه را از جلسه ایشان یاد گرفتم. من در ابتدا روضهخوان بودم و خودم هم خیلی روضه میخواندم؛ بهویژه در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۲ اما دیدم که نیاز جامعه و جوانان ما بیشتر روی شور است و اگر بتوانم آن تفکرات و اتفاقات خوب را در شور برای آنها رقم بزنم، تاثیر بیشتری خواهد داشت؛ چراکه جوان با شور ارتباط بهتری برقرار میکرد. همان حرفهایی که درباره بیداری اسلامی و مسائلی از این دست باید زده میشد، در همین شور و سینهزنی گفته شد.
شما میگویید مداحی و روضهخوانی را از هیات حاجمنصور شروع کردهاید. از جانب ایشان هم نسبت به شما حساسیتی وجود داشت؟
نه؛ حاج منصور از ابتدا به ما باور داشت. واقعا از همان ابتدا حمایت میکرد. در برههای، بهدلیل برخی مسائل ارتباط ما کمتر شد اما باز هم این ارتباط از سر گرفته شد و من خودم سعی میکنم که از ایشان دور نباشم.
الان ارتباطتان خوب است؟
بله خیلی خوب است.
چه کسی در این سالها که به قول خودتان پختهتر و محافظهکارتر شدهاید بیشترین تاثیر را روی شما گذاشت؟
شخص خاصی نبود. ارتباطهای ما بیشتر شد؛ افراد مختلفی به هیات آمدند و به جای اینکه بخواهند مچ بگیرند یا پیش پای ما سنگ بیندازند، سعی کردند کمک کنند. این کمکها بسیار مثبت بود و سبب شد اتفاقات بسیار خوبی رقم بخورد؛ مانند بدرقه فاطمیه و مدافعان حرم. به ما اعتماد کردند. برای مثال در رابطه با کلیپهایی که میبینید ابتدا بسیاری از افراد مخالف بودند و میگفتند این کار اشتباه است.
صداوسیما با شما رابطه خوبی دارد؟
بله؛ این ارتباط از اواخر دوره آقای ضرغامی شروع شد، در دوره آقای سرافراز گسترش پیدا کرد و هماکنون که آقای علیعسگری هستند خیلی خوب است. ایشان نگاه ویژهتری دارند و فکر میکنم ارتباط بهتر شده است؛ همکاری صداوسیما میتواند کمک زیادی به ما بکند؛ هم در تیزرها، هم در زمینه آگاهی دادن و اطلاعرسانی نسبت به برخی برنامهها مانند گرامیداشت مدافعان حرم. تلویزیون باید تیزرهای ما را پخش کند که جوانها بیایند. اعتماد کردن به کاری که ما در حال شروع کردن آن هستیم بسیار مهم است. در زمینه نماهنگها ما از حدود هشت سال پیش در حال کار کردن هستیم. شاید عدهای مخالف بودند و میگفتند که نباید با موسیقی خوانده شود اما نظر من متفاوت بود؛ چراکه قشر زیادی هستند که در جلسات شرکت نمیکنند و ما باید با زبان دیگری و در قالب متفاوتی امام حسین(ع) را به آنها معرفی کنیم. این حسن بزرگی است؛ به شرطی که خطقرمزها حفظ شود. الحمدلله این کار انجام شد و بازتاب بسیار خوب و مثبتی در جامعه داشت. الان هم برنامههایی که صداوسیما از مجالس اهلبیت(ع) پخش میکند میتواند بهتر باشد چه باید کرد؟ من فکر میکنم باید تولید برنامه انجام شود و برای این مساله اهمیت قائل شد؛ برای محرم. ما اعتقاد داریم که این دستگاه، یک دستگاه انسان ساز است و باید از ماهها قبل روی آن برنامهریزی شود؛ کارشناسان بیایند و در کنار افراد موثری که کار را میشناسند و تجربه دارند، کار را با هنر آمیخته کنند و بستهای از محرم را به دست مردم عوام بدهند که هم بتوانند لذت ببرند و با دستگاه امام حسین(ع) آشنا شوند و هم اینکه بتوانند بهره و فیض ببرند.
شما خودتان را نماینده کدام قشر و طبقه جامعه میدانید؟
بیشتر عوام. کسانی که در جلسات ما شرکت میکنند شاید تعداد کمی از آنها افراد کاملا حزباللهی باشند و اغلب آنها افراد کفجامعه هستند؛ کسانی که اگر به ظاهرشان نگاه کنید، شاید آنها را زیاد امامحسینی ندانید اما دلشان از بسیاری از ما پاکتر است. نمیتوان یک قشر خاص را نام ببریم که بگوییم فقط آنها به هیات ما میآیند؛ همهجور قشری هستند که هم حزباللهی دوآتشه در بین آنها میبینید و هم افرادی هستند که ظاهرشان چندان هیاتی نیست اما دل و قلبشان با امام حسین(ع) است.
اما افرادی که به هیاتالرضا میآیند شما را دوست دارند...
بله.
عدهای فقط به خاطر خودتان میآیند و با وجود مشکلاتی که برای صدایتان پیش آمد هنوز هم هستند. علتش چیست؟
نمیدانم. احساس میکنم غیر از خواندن، نیاز داریم که روی اخلاق کار کنیم؛ چراکه مردم بهخاطر امامحسین(ع) و علاقهای که به سیدالشهدا(ع) دارند در جلسات شرکت میکنند و رفتار من میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. اگر رفتار خوبی نداشته باشم، مطمئنا آنها را از هیات دور خواهد کرد. من همیشه این مثال را میزنم که آن مصیبت، سیلی، کتک و اذیت و آزار مال اهل بیت(ع) بود اما دستبوسی و احترام مال ماست. در این میان برخی هم نمیدانند که چگونه باید ابراز احساسات کنند؛ اشکالی ندارد، این رفتار را باید پای این مساله بگذاریم که حضور اینها بهخاطر وجود حضرت اباعبدالله(ع) است و باید آنها را هم تحمل کرد و به آنها احترام گذاشت؛ حداقلش این است که آنها ناراضی نباشند. این مساله تاثیر بسیاری دارد؛ خصوصا در شرایط فعلی که رسانههای خارجی کار میکنند که مجلس امام حسین(ع) را تضعیف کنند و در آن شک و شبهه ایجاد کنند. رفتارهای ما نباید بهگونهای باشد که مکمل یا در ادامه آن باشد. رسانههای خارجی در موضوع سینهزنی، نذری دادن به مردم و همه مسائل شک میاندازند. البته قبلا هم این مسائل بوده و من بیش از ۱۵ سال با تعداد بسیار زیادی مستمع ارتباط دارم و میدانم که هر سال یک مساله و شبههای وجود داشته است؛ مدتی مساله صله و پاکت بود، زمانی درباره لباس ما صحبت میکردند و مدتی هم ریش ما را سوژه کرده بودند. من خاطرم هست که زمانی سر مدل ریش به من گیر داده بودند که چرا ریشت اینقدر بلند است؟ برخی میگفتند این چه مدل لباسی است که میپوشید؟ چرا پیراهنت یقه ندارد؟ چرا موقع سینهزنی دستت را بالا و پایین میکنی؟ چرا پایت را روی زمین میکوبی؟ وقتی شما میخواهید برای تعداد قابلتوجهی از عزاداران اجرای زنده داشته باشید، باید بتوانید ضرباهنگ را حفظ کنید. کسی به این مساله توجه نمیکرد و فقط میگفتند چرا دستت را بالا و پایین میکنی در صورتیکه موضوع چندان مهمی نیست و حل شده است. امروز میگویند همه آزاد هستند که هر لباسی که میپسندند، بپوشند. من لباسم پوشیده است؛ حالا اگر یقهاش گرد باشد، چه مشکلی برای دیگران ایجاد میکند؟ این یک مساله شخصی است. منظور این است که به حریم دیگران هم احترام نمیگذاشتند؛ هم خودیها و هم بیرونیها.
گویا خیلی سختی کشیدید؟
آن ایام گذشته است؛ الان همهچیز قابلپذیرش و قابلتحمل است. درباره این افرادی که انتقاد میشود که با خالکوبی به هیات میآیند، بسیاری از مدافعان حرم با همین وضعیت به جبهههای نبرد رفتند و با نیت خیر و با اعتقاد برای دفاع از حرم رفتند. این بسیار مهم و مثبت است که انسان بتواند تاثیرپذیر از هیات امام حسین(ع) باشد و خودش را مدیون اهل بیت(ع) بداند؛ تا جاییکه حاضر است از جوانی و جان و خانوادهاش بگذرد.
برخی انتقاد میکنند که چرا مداحان برای دفاع از حرم به سوریه نمیروند؟
اولا که اجازه بسیاری از مسائل دست ما نیست. اینطور نیست که من فردا بخواهم بروم و بهسادگی من را بپذیرند. من از اولین نفراتی بودم که داوطلب شدم برای دفاع از حرم به سوریه بروم. سال ۹۲ پاسپورتم را که اعتبارش تمام شده بود، تعویض کردم تا بتوانم بروم و هنوز پاسپورت من هست. واقعیت امر این است که خیلی با من صحبت کردند که حضور شما در اینجا بسیار مثمرثمرتر است. به من میگفتند اگر شما به سوریه بروید غیر از خواندن چه کاری میتوانید انجام دهید؟ این کار را که همینجا انجام میدهید. بسیاری از مداحان هم رفتهاند اما حتما اجازه حضور مستمر نمیدهند و اگر هم به ما اجازه بدهند، نهایتا میتوانیم زمان مشخصی برویم و برگردیم. من اصلا دوست ندارم رفتنم اینطور باشد. افراد بسیاری با رفتن من مخالف بودند که هم توصیه کردند نروم و هم اجازه نمیدادند. البته اینکه بخواهید چند روز بروید و برای بچههای رزمنده دلگرمی ایجاد کنید، تا این اندازه اجازه میدهند اما اجازه ماندن و حضور در جنگ را نمیدهند.
فرضیهای وجود دارد که جوانان از دست رفتهاند و جامعه خراب شده است. شما هم با این نظر موافقید؟
من فکر میکنم که مسئولان خوب به وظیفهشان عمل نمیکنند؛ افرادی که متولی این امور هستند به جوانان توجه نمیکنند. مقام معظم رهبری تاکید بسیاری بر این مساله دارند اما به آن توجه نمیشود. در مسائل فرهنگی اصلا توجهی وجود ندارد. هیاتها و جلسات امامحسین(ع) پتانسیل بسیار خوبی هستند و مردم امام حسین(ع) را بسیار دوست دارند و به ایشان علاقهمند هستند ولی آنقدری که مردم ما به فکر جلسات مذهبی، روزه و احیای شعائر دین هستند، افراد متولی و مسئول این کار بسیار کم به این موضوع توجه میکنند. فکر میکنم که پشت بسیاری از کارهای فرهنگی ما، فکر وجود ندارد، به جوان ما اعتماد نمیکنند و به او بها نمیدهند؛ حتما باید رضا هلالی بشوی و پروسه بسیار سختی را طی کنی و پوستت کنده شود تا به تو اعتماد کنند. انرژی و فکری که من در سال ۸۲ یا ۸۳ داشتم با انرژی و فکری که در سال ۹۵ دارم، قابلقیاس نیست. من شاید سالها وقتم صرف جنگیدن با افراد مختلف شد و با شکها و شبهههای گوناگون درگیر بودم؛ این درد بزرگی است. ما چیز زیادی نمیخواستیم، بلکه هدفمان این بود که مقدمات جلسهای را داشته باشیم که بتوانیم بیشتر و بهتر خدمت کنیم. من الان در سال ۹۵ هنوز مشکلات و درگیریهای زیادی برای برپایی و برگزاری هیات دارم. افراد زیادی به جلسه ما میآیند و میروند اما هنوز هم برای فیلمبرداری مشکل داریم؛ ما دستگاه فیلمبرداریمان را اجاره میکنیم. این اتفاق خیلی بدی است. ما دستگاه صوت را اجاره میکنیم. بچههای هیات میگویند ما بعد از دهه اول محرم دستگاههایی را که برای هیاتهای هفتگی استفاده میکنیم دیگر به دردمان نمیخورد. ما برای حسینیهای که در آن میخوانیم مشکلات زیادی داریم و با التماس مراسم برگزار میکنیم.
سازمان تبلیغات به شما کمک نمیکند؟
کمکی که باید بکنند نمیکنند. خاطرم هست که پارسال به ما ۳۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان بن عطر سیب دادند. این کار برای هیاتهای بسیار کوچک خوب است و میتواند کار آنها را راه بیاندازد اما برای جلساتی شبیه هیاتالرضا(ع) مثمرثمر نیست. الان بسیاری از مداحان ما تهران نمیمانند و میروند. وقتی از آنها سوال میکنیم که چرا این کار را میکنید، میگویند ما بهقدری در تهران مشکل داریم که اصلا نمیخواهیم به آن فکر کنیم وترجیح میدهیم برویم در شهرهای دیگر مراسم برگزار کنیم. میگویند ما را دعوت میکنند و وقتی کسی میهمان است، شرایط را برایش فراهم میکنند و او هم وقت و انرژیاش را صرف شعر و سبک میکند؛ دیگر فکر نمیکند که من الان باید بلندگو یا دوربین اجاره کنم یا به خانه کشتی باید فلان مقدار پول بدهیم. هفته گذشته میخواستند هیات ما را پلمب کنند.
چرا؟
چون میگویند نباید مراسمهای غیرورزشی در آنجا برگزار شود اما من فکر میکنم هیات هم برای جوانهاست و این مکان باید به آنها اختصاص داده شود. ۱۵ هزار نفر برای یک هیات در هر شب، کم نیست. باید مشکلات رفع شود که من رضا هلالی بتوانم با خیال راحت بخوانم. من بهعنوان یک عضو فرهنگی کار میکنم نه یک خواننده. فقط ۲۰ درصد از زمان من صرف خواندن و مداحی میشود و ۸۰ درصد زمان، انرژی و پتانسیل من صرف برپایی جلسه میشود؛ این آفت است. ما هر سال برای هیاتی که برگزار میکنیم تا سال آینده بدهکار هستیم و مردم کمک میکنند که این بدهی را پرداخت کنیم.
میخواهم بگویم مجموعه کاری که مسئولان ما و متولیان امر با اینهمه سفارشی که آقا میکند، این بوده که در این داستان کمک کنند. ما هم خواسته زیادی نداریم و توقعمان این است که بهخاطر مردم و جوانها بیایند کمک و یاری کنند که بتوانیم برنامهای در خور شان مردم و جوانان در تهران داشته باشیم.
حرفی که در جامعه زده میشود این است که احمدینژاد هوای مداحان را داشت و به آنها کمک میکرد. آیا این حرف درستی است؟
بله. آقای دکتر احمدینژاد کمک میکرد و آقای قالیباف هم کمک میکند. امروز شهردار تهران واقعا کمک میکند؛ نه اینکه صفر تا صد مراسم را انجام دهند اما به ما کمک میکنند که بتوانیم مراسم را راحتتر برگزار کنیم اما این کافی نیست. اگر دستور ایشان باشد انجام میدهند اما معلوم نیست اگر حرف از طرف فرد دیگری صادر شود، به آن عمل کنند.
روضهخوان بودن خوب است یا مستمع بودن؟
مستمع بودن.
چرا؟
چون گاهی اوقات احساس میکنم که خودم خیلی نیاز دارم که بتوانم از روضه و منبر استفاده کنم و اینها را خیلی اوقات از دست میدهم.
اگر یک هیات کوچک و ساده باشد، شما میروید بخوانید؟
به شرطی که جلسه بزرگتری نباشد.
اگر شما را به یک جلسه خانگی دعوت کنند، قبول میکنید؟
خیلی پیش آمده و من هم قبول کردهام. بسیاری از جلسات ما در ایام سال، جلسات خانگی است. اگر قسمت باشد میخواهم امسال در خانه خودم روضه بگیرم؛ چون ما مستاجریم و طبقه پایین خانهمان حسینیه است.
در مسائل سیاسی برخی مداحان به صراحت حرف سیاسی میزنند. چرا شما روی منبر هیچ حرفی از سیاست نمیزنید؟
من هم بهخاطر سنم و هم بهخاطر اینکه احساس میکنم آگاهی کاملی در زمینه مسائل سیاسی ندارم، روی منبر حرف سیاسی نمیزنم. البته نظرات شخصی خودم را دارم و در جاهای مختلفی آنها را بیان کردهام؛ در برخی مراسمها شرکت کردهام و از برخی کاندیداها حمایت کردهام اما اینکه روی منبر از فرد خاصی حمایت کنم، تاکنون این کار را نکردهام. ممکن است فردی روضهای برگزار کرده باشد که من در آن شرکت کرده باشم و همه آن را پای حمایت گذاشته باشند اما اینکه بخواهم بالای منبر از کسی حمایت کنم و بگویم همه به او رای بدهند، هیچگاه این کار را انجام ندادهام.
در دورههای مختلف انتخابات برخی مداحان از یک نامزد انتخاباتی حمایت کردهاند. شما این سبک و سیاق را میپسندید؟
آنها حتما برای خودشان دلیلی دارند که این کار را انجام دادهاند.
در آینده هم وارد نمیشوید؟
نه؛ تا جاییکه بتوانم وارد نمیشوم.
برخی از مداحان در انتخابات اخیر مجلس اعلام کردند که اگر اصولگرایان به وحدت نرسند فهرست جداگانه انتخاباتی خواهند داد که آقای حدادیان از همه آنها صریحتر اظهارنظر میکرد.
حاج سعید نظرات و صحبتهای کاملتری دارد که قابل شنیدن است اما از بابت من نبوده است.
شرایط مداحان در دولتهای مختلف تفاوت زیادی داشته است؟
هیاتها برآمده از مردم هستند. اگر هر کدام از جلسههای هیاتها را ببینید اینگونه نیست که برپایه حمایت دولتها باشد. در دورهای آقای فلانی به ما کمک میکرد اما در این دوره کمک نمیکند؛ مگر ما هیاتمان تعطیل میشود؟ نه ما جلسهمان را میگیریم؛ چراکه مردم میخواهند و خودشان آن را برپا میکنند. اگر دولتها کمک کنند مشکلات ما کمتر میشود. دولت آقای احمدینژاد به ما کمک آنچنانی نکرد و فکر میکنم در دوره ۸ ساله ریاستجمهوری ایشان حدود ۱۰ یا ۲۰ میلیون تومان به ما کمک کردند. در دوره شهرداریشان به ما کمک کردند اما در دوره ریاستجمهوری همان ۱۰ یا ۲۰ میلیون تومان به ما کمک کرد. شنیده بودند که ما مشکلی داریم یا به جایی بدهکار هستیم که آن را پرداخت کردند اما فکر میکنم ۲۰ میلیون تومان در دوره هشت ساله پول قابلتوجهی نیست. ما برای جلسه محرم حدود ۱۷۰ میلیون تومان هزینه میکنیم. شام نمیدهیم اما هزینه داربست، جایگاه، صوت، فیلمبرداری و بسیاری چیزهای دیگر است؛ چون همه پولشان را میگیرند. ما کار خاصی هم نمیکنیم و فقط یک چای به مردم میدهیم. جمع کردن جمعیت به این زیادی کار ما نیست و دولت یا جای دیگری که میخواسته به ما غذا بدهد، ما قبول نمیکنیم.
شما فقط روی بانیهای هیات حساب میکنید؟
بله، پایه جلسه ما روی عوام است و هر کسی به اندازه توانش به هیات کمک میکند.
تاکنون شما را به جلسات عزاداری بیت رهبری دعوت کردهاند؟
من یکبار سرباز بودم که در بیت خواندم اما در سایر جلسات تا جاییکه مقدور بوده شرکت کردهام.
صحبتی بین ایشان و شما رد و بدل شده است؟
من خودم آقا را دیدهام و ایشان اظهار لطف فراوانی کردهاند؛ هم در زمینه فاطمیه و هم در زمینه مدافعان حرم.
بزرگداشت مدافعان حرم را شما شروع کردید؟
بله. در سال ۹۱ از عراق شهید آورده بودند و ما خواستیم مراسم برگزار کنیم. به ما اجازه نمیدادند و ما هم گفتیم شما کار خودتان را انجام بدهید و ما هم کار خودمان را. قرار بر این شد که نامیبرای این برنامه انتخاب کنیم که تصمیم گرفتیم نام مدافعان حرم را بر آن بگذاریم.
چرا حاج قاسم را به هیاتتان دعوت نمیکنید؟
دوست دارم بیایند اما وقت ایشان اجازه نمیدهد؛ بهقدری مسئولیت و کارشان زیاد است که فکر میکنم ما به وظیفه خودمان عمل میکنیم و ایشان هم در جبههها کارشان را انجام میدهند. اگر به جلسه مدافعان حرم سر بزنند، ما خیلی خوشحال میشویم.
بسیاری از مداحان در دهه اول محرم و ایام فاطمیه به عتبات عالیات و مشهد مقدس میروند. شما دوست ندارید بروید؟
این داستان هم مثل همان سوریه رفتن است. من اینجا بیشتر به کار میآیم. ممکن است زمانی احساس کنم که میخواهم فقط از خودم عشق کنم؛ پس چرا مداح شدم و مسئولیت قبول کردم؟ وقتی مسئولیتی را قبول میکنی باید پای آن بایستی. ضمن اینکه در مسالهای مثل اربعین همه به این نتیجه رسیدهاند که مردم راهی عراق شوند و ما هم این کار را انجام دادیم. چند سال پیش ما ۳۰۰ نفر از هیات را ثبتنام کردیم و همه راهی شدند به جز من. من در تهران ماندم برای اینکه جلسه حفظ شود. من حدود هشت سال است که زیارت امام حسین(ع) نرفتهام و حدود پنج سال است که زیارت امام رضا(ع) هم نتوانستهام بروم.
پیادهروی اربعین نمیروید؟
فرصت نشده است.
اگر امسال فرصتی پیش بیاید نمیروید؟
به همه توصیه میکنم بروند اما خودم غفلت میکنم که نمیروم. ما طرح مسافر کربلا را راهاندازی کردیم و افراد زیادی را راهی عتبات کردیم. خیریهای بهنام امام حسن مجتبی(ع) داریم که برای بیبضاعتها جهیزیه و خانه استیجاری تامین میکنیم. برخی افراد به ما انتقاد میکنند که چرا پولتان را فقط خرج روضه میکنید و به مستمندان کمک نمیکنید؟ ما میگوییم شما هم از تایلند رفتن و سفرها و تورها بزنید و به فقرا کمک کنید. چرا وقتی پای عزاداری امام حسین(ع) به میان میآید، یادتان میافتد که باید پول برای فقرا خرج شود؟ میخواهم بگویم که بساط امام حسین(ع) جداست و باید پای این مکتب خرج کرد و جان داد. امام حسین(ع) از ما خواسته است که هوای مستمندان را داشته باشیم اما این هیاتها زمینهساز این کارهاست. فکر نکنند که ما فقط به هیات میآییم و سینه میزنیم و میرویم؛ ما قبل و بعد از هیات برای جهیزیه و پرداخت بدهی بدهکاران تلاش میکنیم. ما اینها را برای مردم نمیگوییم و مردم فکر میکنند رضا هلالی یا فلان مداح فقط میآید، میخواند، پول قابلتوجهی میگیرد و میرود. با مشکلات هیات راه میاندازیم، با مشکلات و مریضی میخوانیم و با مشکلات هم پیش میرویم. خدا کمک میکند و امام حسین(ع) برکت میدهد. ما تا جایی که توان داریم به وظیفهمان عمل میکنیم و یک نهاد مردمیهستیم؛ از جای خاصی حمایت نمیشویم.
مداحی بازنشستگی هم دارد؟
در ظاهر بازنشستگی دارد اما من فکر میکنم هیچکس در دستگاه امام حسین(ع) بازنشسته نمیشود. در هر جایی که بروید کارمند را بازنشسته میکنند و به او پولی میدهند و او را بازخرید میکنند اما در مکتب امام حسین(ع) اینطور نیست؛ هرچه موسفیدتر میشوید و هرچه شکستهتر میشوید، شما را بیشتر میخرند، جایتان بالاتر است. اینها از برکت امام حسین(ع) است.