رهبر معظم انقلاب در سال 85 فرمودند: «خرمشهر معلوم میشود خیلی کمبود دارد، باید ساخته شود، این را زنده کنید، این مهمتر از مراسم است»، این فرموده امام خامنهای از اشراف کامل ایشان بر وضعیت خرمشهر گواهی میدهد.
در سالهای اخیر جسته و گریخته پروژههای عمرانی مختلفی در خرمشهر به اجرا درآمده است اما در این میان زخمها و خرابیها کم نیستند و همتی بس جهادی میطلبد.
سکانس اول: جوانان خرمشهری در حسرت اشتغال
با مردم در کوچه و بازار همکلام میشویم، وقتی میپرسیم از برنامههای بزرگداشت سوم خرداد چه خبر؛ میگویند منظورتان همان جشنی است که لب شط با حضور چند خواننده برگزار میشود.
به سراغ یک مرد جوانی که به همراه پسر خردسال خود لب شط خرمشهر قدم میزند میروم و بعد از احوالپرسی گرم از او میپرسم در جنگ کجا بودید و انتظارتان در 34 سال بعد از آزادسازی خرمشهر چیست.
محمد نخست از من میپرسد که این پاسخها را برای چه میخواهی؛ مگر کسی توجهی میکند، سپس میگوید: مشکلات در خرمشهر زیاد است اگر شما اهل خرمشهر باشید از آنها آگاهی دارید، اگر بخواهم از همه مشکلات بگویم خیلی زمان میبرد، اندکی به من فرصت بده تا اولویتبندی کنم.
پس از لحظاتی تأمل ادامه میدهد: اشتغال، کار نیست، جوانان خرمشهری بیکار هستند، بیکاری و کمبود کار برای بچههای بومی را مشکل اول مردم خرمشهر میدانم، شرکتهای صنعتی مستقر در خرمشهر عمدتاً نیروهای غیربومی را جذب میکنند.
این شهروند خرمشهری عنوان میکند: مشکل بعدی که همه شهر را به خود درگیر کرده فاضلاب است، نمیدانم مشکل چیست که سالها نتوانستند آن را رفع کنند.
وی میافزاید: ما جزو جنگزدگان خرمشهری آواره در شهرهای دیگر بودیم، آخرین نقطه مهاجرت ما یاسوج بود بعد اعلام کردند که به شهر بازگردید ما جزو خانوادههایی بودیم که سال 68 به خرمشهر بازگشتیم. در آن زمان من و برادرم خردسال بودیم، برای بازی نارنجک و خمپارهها را در آتش میانداختیم. آگاهی نداشتیم که اینها مهمات هستند و چه خطراتی دارند.
امیر عنوان میگوید: واقعاً مردمی که چنین صحنههایی را دیدند و تجربه کردند، جوانهایی مثل من که در چنین محیطی رشد کردند امروز باید در یزد و عسلویه دنبال شغل باشند؛ پس این همه صنایع فعال در خرمشهر چه میکنند.
او با ناراحتی به سخن خود پایان میدهد و به ما میگوید: شما گفتید از انتظارات الآن خودم بگویم ولی من از انتظارات نوجوانی خود گفتم، امروز هم خرمشهر همین است و میدانم که سالها از جنگ میگذرد.
سکانس دوم: زحمت در خرمشهر؛ بودجه در تهران
با یک خانواده خرمشهری که برای نماز به مسجد جامع خرمشهر آمدند همکلام میشوم، به پدر خانواده میگویم لطفاً از خرمشهر در 34 سال بعد از آزادسازی برای من بگویید.
جابر فرحانی میگوید: من و خانوادهام عاشق شهرمان هستیم، شاید کمی، کاستی و سختیها زیاد باشد اما این شهر برای ما خاص است، برای من و خانوادهام. بارها فشار زندگی سبب میشد که تا پای مهاجرت به استان دیگر برسیم اما نمیتوانستیم واقعاً بعد از 50 سال تحمل جنگ، آوارگی و سختی دیگر طاقت دوری از شهر را نداریم.
وی بیان میکند: اینکه خرمشهر بعد از این همه سال حتی در خدمات شهری و جمعآوری زبالهها مشکل داشته باشد واقعاً غمانگیز است، درآمدهای حاصل از فعالیت ادارات و شرکتها در خرمشهر به خزانه دولت میرود، چیزی در خرمشهر هزینه نمیشود.
این شهروند خرمشهری میافزاید: اگر هر کدام از دستگاهها نیم درصد از درآمد خود را برای شهر هزینه میکردند امروز در خدمات پیشپا افتاده شهری مشکل نداشتیم، سالهاست میگویند زیرساختهای فاضلاب مشکل دارد، این دولت میرود و دولت جدید پایکار میآید بدون اینکه راهحلی برای فاضلاب شهر داشته باشند، هر روز هم خیابانهای خرمشهر را شخم میزنند و میگویند لولهگذاری است.
سکانس سوم: مغفول ماندن نخبگان خرمشهری
احمدرضا سعیدزاده از دیگر جوانان نخبه خرمشهری است که خرمشهر 34 سال بعد از جنگ را اینگونه توصیف میکند: برنامههای ستاد بزرگداشت سوم خرداد واقعاً کمرنگ شده است، سال به سال کمرنگ میشود.
وی عنوان میکند: دولت نسبت به خرمشهر توجه خوبی داشته اما مشکل اساسی خرمشهر این است که از ظرفیت نخبگان استفاده نمیشود، نخبگان خرمشهری اهلفن هستند تخصص دارند مسئولان محلی باید از آنان استفاده کنند.
این جوان نخبه خرمشهری میافزاید: اصلاً مسئولان ظرفیت نخبگان در خرمشهر را نمیشناسند، منطقه آزاد اروند مدعی مدیریت فرهنگی و اجتماعی است اما ازنظر من مدیریت اجتماعی در منطقه آزاد اروند وجود ندارد.
وی میگوید: بعد از 30 سال جنگ خروجی سوم خرداد برای خرمشهر چه بوده است سالی یک بار آنتن رسانه ملی در اختیار خرمشهر قرار میگیرد مسئولان چند خواننده میآورند تا برای مردم ترانه اجرا کنند، این صحیح است بهتر نیست بهجای خواننده از نخبگان خرمشهری دعوت کنند تا تحلیل ارائه بدهند.
سعیدزاده تصریح میکند: اگر بخواهیم مسئولان را دعوت کنیم که مشخص است میگویند خرمشهر گلستان است و هیچ مشکلی ندارد. اینها صحیح نیست، بیتوجهی به نخبگان خرمشهری اشتباه بزرگی است، مسئولان باید در این زمینه تصمیمسازی کنند.
سکانس چهارم: نیروهای بومی خرمشهر آواره دیگر استانها
عبدالله سامری نماینده مردم خرمشهر در جلسه شورای اداری شهرستان میگوید: برخی شرکتها به بهانه نبود نیروی متخصص در شهر نیروهای غیربومی و پروازی را به خرمشهر میآورند به آنها خوابگاه مجردی و حقوق گزاف میدهند از طرفی دیگر نیروی بومی را آواره دیگر استانها میکنند.
وی میافزاید: شورای تأمین باید در موضوع استخدامها ورود کند، مسئولان باید جذبها را کنترل کنند، اگر واقعاً نیروی متخصص در شهر وجود نداشت بعد اقدام به جذب نیروی غیربومی کنند، اول نیروهای غیربومی را تعدیل کنند نه جوان خرمشهری را.
نماینده مردم خرمشهر با گلایه از مسئولان تأکید میکند: جوان خرمشهری را نباید آواره عسلویه و دیگر شهرستانها کرد.
آنچه مشهود است پیش از مشکلات عمرانی در خرمشهر مشکل اشتغال جوانان خرمشهری اولویت اول است، حالآنکه چه کسی در جایگاه حقوقی باید پاسخگوی گلایههای مردم خرمشهر باشد، چند سالگرد آزادسازی خرمشهر دیگر نیاز است تا خرمشهر، خرمشهر شود.