حميد استيلي با يك ناكامي محض پرسپوليس را ترك كرد و اظهارنظرهاي متفاوتي درباره دلايل ناكامي او وجود دارد. اردشير لارودي روزنامهنگار با سابقه ايران در مورد ناكامي استيلي ديدگاه خاص خودش را دارد و ترجيح ميدهد جاي پرداختن به جزئيات در مورد مسائل كلي توضيح بدهد.
لارودي در گفتوگو با خبرنگار سايت گل حرفهايش را اينگونه آغاز ميكند:« استيلي در پرسپوليس موفق نشد ولي اين سوال به وجود ميآيد كه كدام مربي موفق شد كه استيلي موفق باشد؟ آيا علي دايي موفق شد، آيا افشين پيرواني، مهدي پاشازاده، كريم باقري، عليرضا منصوريان، رضا شاهرودي و ... موفق شدند. مربيگري جدا از ويژگيهاي شخصيتي و اخلاقي، فاكتورهاي ديگري هم دارد. يك مربي شاخصههاي مربي بودن را يا در ذات خود دارد يا اينكه به خوبي تربيت شده است ولي آيا در فوتبال ايران مربيان خوبي تربيتش ميشوند؟ آيا آنهايي كه فوتباليستهاي خوبي بودهاند مربيان خوبي هستند؟»
لارودي ادامه ميدهد:« چه موانعي وجود داشت كه استيلي مربي خوبي نشد و ما براي تبديل كردن بازيكنان بزرگ به مربيان بزرگ چه كوششي انجام داديم. متأسفانه فوتبال ايران يك ضعف بزرگ دارد و آن هم ضعف ساختن و تربيت كردن مربي است. علي دايي مشخصات تبديل شدن به يك مربي بزرگ را دارد. او اهل مقاومت، اهل جنگيدن و داراي كاريزما است ولي آيا موفق شد؟ آيا نادر محمدخاني موفق شد، آيا خداداد عزيزي كه مظهر هوش و زرنگي در فوتبال بود توانست در مربيگري موفق باشد، آيا محمد خاكپور كه نقط متضاد خداداد و دايي است توانست موفق باشد. براي نتيجه گرفتن استيلي يا امثال او ميتوان هزار دليل آورد و خصوصيات آنها را بزرگ و كوچك كرد ولي واقعيت اين است كه ما در ساختن مربي مشكل داريم. مهمتر از همه اين است كه مربيان وارد كاري ميشوند كه دانش آن را ندارند يا اينكه دانش كمي دارند يا اينكه نميتوانند و بلد نيستند كه آن دانش را انتقال دهند. پرداختن به ناكامي استيلي در پرسپوليس ميتواند يك موضوع جزيي و شخصي باشد و باز هم بايد گفت كه كدام مربي نتيجه گرفت كه استيلي هم نتيجه بگيرد.»