من مگر چیزی غیر از حقیقت گفتم؟ اصلا یکی از وظایف گزارشگر توصیف صحنه هایی است که بیننده تلویزیونی از دریچه دوربین نمی بیند.
گزارش پیمان یوسفی در داربی برای بینندگان تلویزیونی بازخوردهای زیادی در روزنامه ها ، سایتها و شبکه های اجتماعی داشته و بسیاری این گزارش را جانبدارانه دانسته بودند.دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از طربق ارگانهای اینترنتی و روزنامه هایی که منتشر می کنند به پیمان یوسفی اعتراض کردند.علاوه بر دو باشگاه گفت و گوها و کری های طرفداران دو تیم مورد درباره گزارش یوسفی هم در سایتها و شبکه های اجتماعی هم حسابی داغ بود و جالب تر اینکه بهرام شفیع هم گزارش یوسفی را جهت دار دانسته است و این شاید اولین باری بوده که یک گزارشگر و یا مجری تلویزیونی از گزارشگر دیگر در جانبداری انتقاد می کند..به همین دلیل با پیمان یوسفی درباره گزارشش گفت و گویی ترتیب دادیم و او پاسخگوی سوالات سایت گل شد.
مثل اینکه گزارشت حسابی بازخورد داشته.مطمئنا نظرات بسیاری شنیده ای.خب به هر جهت داربی بود و همه داربی را می بینند.همه چیز در داربی بازخورد دارد چه برسد به گزارش یک گزارشگر.
درباره گزارشت حرف و حدیث های زیادی پیش آمده.همه گزارش پیمان یوسفی را جانبدارانه البته بیشتر به نفع استقلال دانسته اند... البته بوده نظراتی که گزارش را به نفع پرسپولیس دانسته اند.در حالت کلی به نفع هر دو تلقی کرده اند.شما که همه کامنتها را خوانده ای. اما بیشتر به سمت استقلال دانسته اند.به هر جهت همانطور که گفتم بازی داربی بوده و یک بازی عادی نبوده است.ضمن اینکه من فکر می کنم به خاطر اینکه استقلال بازی را برده چنین تلقی ایجاد شده است.
بیشتر در این باره توضیح می دهی؟ ببینید یک گزارشگر وظیفه اش توصیف شرایط حاکم بر بازی است و من هم شرایط را توصیف کردم.مثلا دوستان طرفدار پرسپولیس گفته اند که چرا من درباره وضعیت سکوها و نیمکت پرسپولیس صحبت کرده ام؟من نباید گزارش وضعیت را توصیف کنم؟مثلا دارند شعار می دهند علیه کادرفنی.حیا و رها کن می گویند.صدایش هم از میکروفون می آید.توصیف نکنم؟
البته اینکه نتیجه بازی در دید بینندگان تاثیر دارد نکته مهمی است که به آن اشاره کردی.اما یک نکته مهم تر وجود دارد.اینکه از سالهای بسیار دور در وجود ما نهادینه شده که یا آبی هستیم یا قرمز.این در همه چیز زندگی ما تاثیر دارد.در بحث داوران هم وجود دارد و می بینی که مثلا می گویند فلان داور پرسپولیسی است یا استقلالی .باشگاه پرسپولیس می گوید فلانی داور ما نگذارید چون استقلالی است یا برعکس.این عامل به نظرت به این ماجرا دامن نمی زند؟چرا اتفاقا کاملا همین است.یادم هست در داربی های دهه 60 و حتی دهه 70 گزارش داربی ها چنین وضعیتی داشت. حتی تعداد کلمات استقلال و پرسپولیس را می شمردند و می گفتند که اگر تعداد یکی بیشتر بود گزارشگر آبی است یا قرمز.ولی من همه چیز را به نتیجه بازی و نوع بازی ربط می دهم.اگر پرسپولیس می برد آیا چنین حرفهایی بود؟
مطمئنا کمتر بود.قسمتهایی از گزارشت که بسیار مورد نقد واقع شده مربوط به توصیف نیمکت پرسپولیس بوده.حتی بهرام شفیع گزارشگر قدیمی و مجری ورزش و مردم هم گفته کل گزارش جهت دار بوده و مثل اینکه به این ماجرا هم گیر داده.
من مگر چیزی غیر از حقیقت گفتم؟ اصلا یکی از وظایف گزارشگر توصیف صحنه هایی است که بیننده تلویزیونی از دریچه دوربین نمی بیند.همه می دانند پرسپولیس کلی محروم و مصدوم داشته .گفتم این تیم یار ندارد و با دو دروازه بان ذخیره به بازی آمده و گفتم شاخص ترین چهره نیمکتش سامان آقازمانی است.این جملات جانبدارانه است؟ این همه روزنامه نگاران ، گزارشگران ، مجریان و سابتها می گویند و می نویسند پرسپولیس مهره ندارد و در یارگیری خوب نبوده یا شیث و نصرتی محروم هستند.یعنی همه آنها طرفدار استقلال هستند؟
منظورت این است که نمی خواستی نمک به زخم بپاشی؟ببینید ، همه می دانند طرفداران پرسپولیس از استقلال بیشتر هستند اما وقتی در نظرسنجی های پیامکی چه در برنامه فوتبال برتر و چه در برنامه های دیگر استقلال برای اولین بار بیشتر از پرسپولیس رای می آورد یعنی اینکه حتی طرفداران پرسپولیس هم به استقلال رای داده اند و می دانسته اند وضعیت استقلال بهتر از پرسپولیس است.من واقعا مواظب بودم که به قول شما نمک به زخم نپاشم.نمی خواستم نمک به زخم پرسپولیسی ها هم بپاشم.اما پرسپولیس سه گل خورده بود.استقلال شادی گل داشت.نباید توصیف می کردم؟شما فرض کن توپ علی کریمی در دقایق آخر نیمه دوم گل می شد و پرسپولیس می بردو شادی گل داشت.من به همان اندازه توصیف می کردم.روی سکوها شعار می دادند.بازیکنان روی نیمکت گریه می کردند.معلوم است که طرفداران میلیونی پرسپولیس ناراحت بودند.چه آنهایی که ورزشگاه بودند و چه آنهایی که در خانه می دیدند.مشخص است که اعصابشان خرد شده.من تازه به این نکات که این بعد از سی و چهار سال سنگین ترین شکست تاریخ پرسپولیس پیش امده و یا دیگر نکات آماری اشاره ای نکردم.
البته مثل اینکه استقلالی ها و باشگاه استقلال و روزنامه ارگان این باشگاه هم درباره ماجرای جباری به گزارشت انتقاد داشتند... این هم جالب بود که بسیاری از استقلالی ها من را پرسپولیسی دانسته بودند.حالا درباره گزارش جباری در زمین یا مصاحبه پس از بازی به عنوان بهترین بازیکن؟
هر دو...پس بگذار درباره هر دو بگویم.اول درگزارش داربی بود که من با نقد بازیکن سالاری گزارش کردم.حالا که متهم به استقلالی بودن شده ام بهتر است این را هم بگویم.اگر طرفدار استقلال بودم به ماجرای جباری در طول بازی و نقد بازیکن سالاری در این تیم اشاره می کردم؟بعد از بازی هم که...
(جوابش را قطع می کنم) اینکه جزو گزارش بازی نبود، بود؟به هرترتیب بهتر است اشاره کنم.وقتی جباری داشت دوباره انتقاد می کرد گفتم دوباره برایت مشکلی پیش نیاید.بالاخره 30 میلیونی جریمه شده ، من خیرخواهانه گفتم و نیت خیر داشتم.اما گفتند چون استقلالی هستم مانع شده ام.هر کس جای من بود هم همین جمله را می گفت.اگر هم جباری می خواست مثل بارپیش ادامه می داد.مگر من جلویش را گرفته بودم؟یک روز بعد هم در برنامه نود در نود جام جم روی آنتن در حالیکه رویانیان و عزیز محمدی اعلام کردم که در ماجرای کریمی و عزیزمحمدی تخفیفی برای کریمی قایل شوند چرا که پرسپولیس بازیکن ندارد و اگر علی کریمی را از دست بدهد اوضاع بدتر می شود.آنجا هم نیتم خیرخواهانه بود.
یکی دو روز پیش از داربی گزارش هایی در رسانه ها مبنی بر تمایلات رنگی گزارشگران تلویزیونی منتشر شد و در این میان تو در میان گزارشگرانی بودی که طرفدار پرسپولیس دانسته شده بودی.این کمی کار را سخت کرد.قبول داری؟این نوع گزارش ها که گمانه زنی است.اما من دوست دارم همه دوباره گزارش من را بشنوند و دقیق هم بشنوند.باز هم می گویم شرایط بازی طوری بود که برتری استقلال دیده می شد و من هم باید بازی و شرایطش را توصیف می کردم.وقتی گلهای زیبا و هیجان انگیزی به ثمر رسیده نباید توصیف می کردم؟
من خودم یادم هست که داربی سال 74 را بهرام شفیع گزارش کرد و استقلال سه بر یک پرسپولیس را شکست داد.در آن داربی استقلال در نیمه اول سه بر صفر جلو افتاد.در نیمه دوم بهرام شفیع در حالیکه پرسپولیس یک گل زد اما طوری گزارش کرد که انگار پرسپولیس سه برصفر جلو است.البته به خودش هم گفته ام و او هم خودش چندین بار اعلام کرده پرسپولیسی است.به نظر تو گزارشگر باید بی طرف باشد یا نه؟اولا بگویم که نسبت به دهه 60 و 70 فهم فوتبالی همه بالا رفته و آن روزها را هم دیده ایم و مطمئنا در حال حاضر اوضاع تغییر کرده است.ولی اگر قرار است که هر کس گزارشگر داربی شود و بینندگان تیم محبوبشان شکست بخورد و گزارشگر را طرفدار تیم برنده بدانند بهتر است ما هم امکاناتی فراهم کنیم که مثل برخی شبکه های خارجی بینندگان با صدای ورزشگاه ، بازی را ببینند.ثانیا اینکه بهتر است دوستان بروند گزارش های لالیگا و کالچو را گوش کنند تا بدانند گزارشگرهای آنها با چه لحنی و چه انتقادآمیز بازیها را گزارش می کنند.شنیده اید که برخی اوقات حتی درگیریهایی هم بین آنها و گزارشگران پیش می آید.اما در کل یک گزارشگر باید شرایط بازی و اتفاقات را توصیف کند و طرفدار تیمی نباشد.
البته در همین ایران هم این اتفاق چندین بار افتاده که آخری اش در کرمان بود.فکر کنم صمد مرفاوی توسط همسرش با خبر شده بود که گزارشگر چه گفته و خلاصه...بگذاریم.از بازخوردهای گزارشت که با خبری و کامنت ها را که خوانده ای.بار دیگر هم می پرسم بیشتر تو را استقلالی دانسته بودند یا پرسپولیسی؟هر دوی اینها اتفاق افتاد اما من جانبدارانه گزارش نکردم.من بازی را توصیف کردم و هر چه که در آن داربی اتفاق افتاد.مطمئنا هر گزارشگر دیگری هم بود شرایط توصیف می کرد.اما نتیجه بازی باعث شده تا گزارش را جانبدارانه دانسته اند.