این روزها و در آستانه عید نوروز و میزبانی میلیونها مسافر میهمان نوروزی باز هوای خوزستان گرد و خاکی شد.
مردمان این دیار باز میزبان میهمان ناخواندهای هستند که بخشی از علل حضور آن حاصل بیتدبیری و بیتفاوتی مسئولان امر به ویژه متولیان رسیدگی به امور زیستمحیطی است.
بنا به تاکید کارشناسان خبره محیطزیست، منشا ریزگردها و گرد و غبار در خوزستان دو گونه است، گرد و غبار تالابی و بیابانی که علاج همه اینها تثبیت خاک با آب و پوشش گیاهی است.
ریزگردهای تالابی به علت خشکی تالابها؛ تالابهایی که آب از آنها دریغ شده است و تغییر رفتار رودهای جاری به هورهای داخلی خوزستان و هورالعظیم توسط کشورهای منشا رودها یعنی ایران، عراق و ترکیه با سدسازیها، انتقال آبها و تغییر مسیر رودها علت آن است.
گرد و غبار و ریزگردهای بیابانی داخلی خوزستان، به علت کاهش رطوبت خاک و کاهش پوشش گیاهی و تغییر رفتار رودهای خوزستان باعث شده است تا آبگرفتگیها و رطوبت لازم برای خاک سبک خوزستان فراهم نشود، و بنا به اتفاق نظر همه آگاهان عرصه محیطزیست، سدسازیها و انتقال آبهای رودهای خوزستان عامل اصلی هستند.
اگر کاشت گیاهان در کانونهای ریزگرد داخلی خوزستان که 340 کانون گرد و غبار هستند، رطوبت و پوشش گیاهی لازم برای تثبیت خاک فراهم میشد و همه این امور نیازمند آب است.
*به جای صادرات رودخانهها خوزستان محصولات کشاورزی صادر کنید
خوزستان به آبهایش برای مقابله با ریزگردها و صادرات محصولات کشاورزی نیازمند است به جای انتقال آب سرشاخههای رودهای خوزستان، مخصوصا انتقال آب رود کارون به مناطق دیگر که از سال 32 در حال انجام است، آن هم نه برای شرب بلکه برای صنایع آببر پتروشیمی و فولاد و کشت یک بار در سال کشاورزی غرقابی، از این آب با گسترش شبکه آبیاری کارون و برای چند بار کشت اصولی در خوزستان و کانونهای گرد و غبار این استان بهره ببریم و محصولات را هم صادر کنیم.
تغییر رفتار رودها توسط بشر ضایعات مخرب زیستمحیطی دارد و نگاه به آب این مایه حیاتبخش نباید محصور در تولید سدهای برقابی باشد و آبها نباید از مسیر خلقت حکیمانه کارون به بهانه آب شرب و به کام کشاورزی غرقابی و صنایع اصفهان منتقل شوند.
بنا به آمار نیاز آب شرب و بهداشت استان اصفهان 300 میلیون متر مکعب است و خود زاینده رود چندین برابر بیش از این نیاز آب دارد، حال اینکه از سال 32 آب سرشاخههای کارون از تونل کوهرنگ یک 300 میلیون متر مکعب، سال 67 تونل کوهرنگ دو 250 میلیون متر مکعب و در سالهای بعد چشمه لنگان 120 میلیون متر مکعب و خدنگستان 40 میلیون متر مکعب از کارون در زاینده رود جاری شده است. یعنی بیش از 700 میلیون متر مکعب از کارون برداشت شده است و به زودی تونل بیرگان (کوهرنگ سه) با 300 میلیون متر مکعب نیز از کارون برای چندمین بار برداشت خواهد شد.
همه این آبها میتوانست برای کشاورزی اصولی در زمینهای حاصلخیر خوزستان بهرهگیری شود تا کانونهای ریزگرد داخل خوزستان از میان برود و سود اقتصادی هم برای کشور داشته باشد نه برای پتروشیمی در کویر با هزینه صادرات نفت و آب به مرکز کشور و دوباره ارسال محصولات پتروشیمی به بنادر هزینه شود و یا صرف کشاورزی غرقابی یک بار در سال اصفهان شود حال آنکه اراضی آبی خوزستان تا سه بار در سال کشت محصولات را دارند.
حال سئوال از مسئولان و نمایندگان این است که برای کانونهای ریزگرد داخل استان خوزستان چه برنامهای داشته و دارند؟
آیا همچنان آبهای کوهرنگ انتقال میآیند؟
آیا تونلهای جدید بیرگان و بهشتآباد هم به زودی آب بیشتری از کارون انتقال خواهند داد تا وضع تخریب محیطزیست استانهای چهارمحال بختیاری و خوزستان بیش از این شود؟
آیا گسترش ریزگردها جنگلهای زاگرس را نابود خواهند کرد؟
آیا برنامهای برای احیای هورالعظیم که زمانی دو میلیون هکتار بود و الان به صد هزار هکتار رسیده است و آن هم توسط وزارت نفت و نیرو در حال نابودی است، وجود دارد؟
محیطزیست شکننده خوزستان باید احیا شود و بیش از این تحمل انتقال آب و نابودی هورها و طبیعت را توسط وزارتخانهها ندارد.
این سئوالات باید به عنوان مطالبه جدی مردم از نمایندگان منتخب خود باشند تا سازمان محیطزیست، وزارت نفت و وزارت نیرو را وادار به پاسخگویی شفاف کنند.
مرگ زود رس وزود هنگام