سونامي شيشه؛ 13 ساله‌ های دربند اعتياد

شبكه تهيه و توزيع مواد مخدر دركشور شبكه اي بسيار هوشمند است كه در پي توسعه بازار اعتياد در كشور بدنبال عرضه مواد مخدري هستند كه معتاد را بعنوان يك "مصرف كننده" نه تنها در بند اعتياد تثبيت نمايد بلكه با عرضه مواد مخدري با دوز وابستگي بسيار شديد، بازار پر رونق مواد مخدر دركشور را همچنان توسعه شگفت انگيزي دهد.

حالا ديگر سن اعتياد برخلاف آمار سابق نه 35 سال است ونه برخلاف ادعاهاي چندي پيش 25 سال بلكه سن اعتياد در كشور به 13 سال كاهش يافته است كه اين خود حكايت از يك فاجعه ملي در نابودي سريع منابع انساني كشور و نيز منابع عظيم مالي گرفتار در بازار اعتياد اعم از خريد و فروش مواد مخدر و نيز بخش درمان معتادان است.

نرم مصرف مواد مخدر در كشور از اعتياد سنتي به اعتياد صنعتي تغيير مصرف داده است واگر قبلا ردپاي شيشه را در پارتي ها و محافل خاصي مي شد پيدا كرد حالا ديگر شيشه اين ماده مخدر صنعتي چنان گسترش يافته است كه روستاييان و چوپان ها معتاد هم مصرفش را جايگزين مواد مخدر سنتي همچون ترياك نموده اند.

نتايج يك تحقيق كه توسط دكتر حاج رسوليها داراي دكتراي فيزيو لوژيك انجام شده است نشان دهنده اين نكته تاسف بار است كه از 1018مورد تحقيقات انجام شده بروي معتادان تنها 18 نفر مواد مخدر سنتي مصرف مي كنند و بقيه به مصرف شيشه روي آورده اند.

نكته مهم و قابل تعمق اين است كه به گفته متخصصان درمانگر اعتياد براي درمان معتادان به شيشه در جهان داروي خاصي وجود ندارد و داروهايي كه تجويز مي شود تنها به كاهش علايم ناراحت كننده بيمار كمك مي كند.براي درمان اعتياد كساني كه به مواد مخدري همچون ترياك و هرويين اعتياد دارند داروهايي مانند متادون و بوپره نورفين تجويز مي شود ولي براي درمان اعتياد داروي خاصي موجود نيست و داروهايي تجويز شده براي اين گروه از معتادان داروهاي ضد افسردگي و ضد اضطراب است كه اين داروها صرفا در كاهش علايم بيماري موثرند.و مهمتر از همه مصرف شيشه فرد را در موقعيتي قرار مي دهد كه تمايلي به درمان ندارد و حتي چنانچه فرد مذكور مدت زمان قابل توجهي مثلا دوماه در يك مركز باز پروري نگهداري شود به مجرد خروج بدنبال مصرف مجدد شيشه است. مصرف شيشه در دراز مدت موجب ايجاد توهمات پارنوييد و بدبينانه ؛سوء ظن به همسر و فرزندان و كاهش قوه حافظه و نيزافسردگي و جنون مي گردد و متاسفانه اختلالات عصبي فراواني را بدنبال دارد. به همين خاطر است كه درسالهاي اخير همزمان با مصرف روز افزون مواد مخدر صنعتي از نوع شيشه جرم و جنايات چندش آور و متاثر كننده توسط افراد شيشه اي در جامعه رشد فراواني يافته است مانند قتل دو فرزند خردسال توسط پدر شيشه اي'قتل همسر به دنبال توهم خيانت‌ و... حالا ديگر سن اعتياد در كشور ما به 13 ساله ها هم رسيده است بسياري از معتادان امروز اعتيادشان از دوره تحصيلي راهنمايي در مدارس و بدور از چشماني تيز بين آغاز مي گردد و مسئولان نظام آموزش و پرورش هم مدعي هستند كه ما دانش آموز معتاد نداريم!! اما چرا سن اعتياد دركشور عليرغم تلاش هاي گسترده كاهش چشمگيري پيدا كرده است و اينگونه منابع ارزشمند انساني مملكت را براحتي تلف مي كند ؟

1-شبكه تهيه و توليد مواد مخدر صنعتي در كشور شبكه اي هوشمنداست كه با توليد مواد مخدر صنعتي شيشه كه فاقد رنگ و بو است با قيمت ارزان و دوز ابتلاي بسيار سريع و بالا نه تنها تجارت كثيفي را با درآمدها نجومي در كشور براي خود رقم زده است بلكه اگر تا سالهاي دور گذشته مصرف كنندگان مواد مخدر سنتي افراد سن بالا بوده اند اكنون شيشه كيان خانواده ها را هدف گرفته و نه تنها سرپرست خانواده بلكه فرزندان بيگناه نيز به گرداب اعتياد شيشه گرفتار شده اند.در مقابل تاكتيك ها شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر در مقابل انواع مواد مخدر بسيار كارآمد بايد باشد وهمچون ستاد بحران آمادگي هرگونه مقابله را در بخش هاي اطلاع رساني و آگاهساري خانواده ها ؛و ابداع و يا انتخاب روشهاي درماني موثر داشته باشد اما قطع يقين اين مهم است كه روشهاي درماني بسيار عقب تر از روشهاي شبكه هاي مافيايي در گسترش اعتياد روز افزون در جامعه هستند.

2-وزرات آموزش و پرورش مدعي است كه ما دانش آموز معتاد نداريم ولي آمارها مي گويد 31000دانش آموز معتاد داريم كه قطعادر حال حاضر با توسعه شگفت انگيز بازار اعتياد و كاهش سن معتادان اين آمار نيز صعودي و افزون شده است وظايف آموزش و پرورش ؛وزرات علوم؛وزرات علوم وآموزش پزشكي در آموزش مهارتهاي زندگي به دانش آموزان و دانشجويان ونيز خانواده ها بسيارحائز اهميت است آيا اين وظايف بدرستي انجام مي شود؟آيا دروس مستقلي در خصوص رفتارهاي پر خطر در دانشگاهها و مدارس تدريس مي شود؟تا همين چندسال گذشته هرگونه اطلاع رساني پيرامون اعتياد در محيط هاي آموزشي بعنوان يك تابو همچون اصل اعتياد بود و انجام نمي شد. با توجه به اينكه مهمترين حلقه در ابتلاي فرد به اعتياد عدم آگاهي است چرا دستگاههاي آموزشي در آگاهسازي ميليون نفر از نوجوانان وجوانان تحت پوشش خود اقدامات جامعي راانجام نمي دهند؟ آيا شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر خط مشي خاصي را براي انجام طرح جامع آموزش مهارتهاي زندگي به سرمايه هاي ارزشمند اين مملكت يعني دانش آموزان و دانشجويان تدارك ديده است؟....

3- پنهان كاري در ارائه آمار واقعي يكي از معضلات اساسي دراين مملكت است بسياري از دستگاههاي درگير اعتياد اعم از آموزشي تا انتظامي آمار خاصي لا به جامعه ارائه نمي دهند عمده دستگاههاي دولتي دراتين زمينه با اين جوابيه كه از ارائه آمار منع شده ايم از ارائه هرگونه آمار به دلايلي نه چندان قابل قبول سرباز مي دهن البته علت عمده عدم ارائه آمار بواسطه جو سياست زده جامعه است كه ارائه هر آماري مي تواند دستمايه هجمه و تخريب و تسويه حساب با دستگاه مربوطه قرار گيرد و اين روال غلط باعث شده است تا آمار واقعي پنهان بماند ومسلما هرگونه برنامه ريزي براي مقابله با اعتياد مستلزم اطلاع از آمار واقعي است.حالا ديگر تاو ان عدم توجه به واقعيات جامعه سونامي شيشه است كه جامعه ايراني را به شدت گرفتار است جرم و جنايات خانوادگي در جامعه اسلامي در پرتو توهمات ناشي از مصرف شيشه در حال گسترش است علت 70%طلاق ها در جامعه اعتياد ودر راس آن اعتياد شيشه است وكانوهاي خانوادههاي فراواني كه نه تنها از هم پاشيده مي شود بلكه مرد شيشه اي با ديدن لباس زير خودش در توهم حاصل از مصرف شيشه به خيانت همسر بيگناهش يقين يافته و وي را به قتل مي رساند...عليرغم توسعه اعتياد به شيشه تا مناطق عشايري و روستايي هيچگونه كلينيك هاي و مراكز درمان بستر خاصي در سطح كشور با گذشت چندين سال از ورود مواد مخدر صنعتي راه اندازي نشده است و اين دسته از معتادان فاقد هرگونه مراكز درماني خاصي هستند و بيم آن مي رود كه در آينده نه چندان دور اعتياد از سيزده سال نيز كاهش يابد.در جامعه ما زنگهاي سونامي شيشه براي چه به صدا در مي آيند؟