تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۵
کد خبر: ۱۱۲۶۴
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

هر مدیر، شایسته ی همان روابط عمومی است که دارد

آرش احمدی
وقتی صحبت از روابط عمومی می شود،ذهن آدمی با افکار عمومی ارتباط برقرار می کند. همه روابط عمومی را مجموعه ای از اقدامات و تلاشهای آگاهانه،سنجیده و برنامه ریزی شده به منظور جلب مشارکت و اعتمادسازی عمومی و کسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروههای مورد نظر آن سازمان می شناسند.اما باید دید آیا مدیران سازمانها و ادارات مربوطه که به خود می اندیشند،به همان اندازه به فکر مشکلات درون سازمانی خود نیز هستند یا خیر؟ دانشمندان ثابت کرده اند کسانی موفق ترند که از بهره ارتباطی بیشتری برخوردار باشند زیرا از این میزان هشتاد درصد آن را ( ارتباط ) و بیست درصد باقی مانده اش را ( هوش ) تشکیل می دهد. مدیرانی که مسئول روابط عمومی خود را منصوب و یا به عبارتی می کارند در واقع پنجاه درصد از تفکرات خود را در آنجا جای داده اند،ولی اگر خدای ناکرده این پنجاه درصد عقاید و افکار مدیر سازمان را دنبال کند، آن وقت می شود گفت آن مدیر افکاری قالبی داشته و هدفش چیز دیگری است.!

باید گفت روابط عمومی یک حرفه ی خاص است که اگر جایگاه آن درست در جامعه تبیین نشود، آن جایگاه را دچار خطا خواهد نمود و اگر از سوی واحد مربوطه ( روابط عمومی ) خطایی سر بزند، آنوقت آن اشتباه به حساب کل سازمان و اداره نوشته خواهد شد. نداشتن هدف و برنامه ی لازم مدیران سازمانها از واحد روابط عمومی های خود،که البته خود چنین می خواهند، و واگذار کردن کارهای روابط عمومی به دیگر بخشهای سازمان که هیچ سررشته ای نداشته و جدا از حیطه ی کاری شان می باشند، عملا آن واحد را از حالت مدیریتی درآورده و فقط به یک واحد پلاکارد و کاغذ چسبان تبدیل می نماید.

علت چیست ؟ آگاه نبودن مدیر از شرح وظایف روابط عمومی ها ؟ ترس از معروف شدن و عواقب بعدی آن ؟ و یا هزاران حرف و حدیث دیگر که در ذهن شما جای گرفته است.نمی دانم چرا در سال جهاد اقتصادی ،خیلی از مدیران خود را به خواب زده اند؟! مگر نمی دانند رشد تفکر و اندیشه های سیاسی و فرهنگ توده های مردم در این میان چه نقشی دارند ؟ چرا مدعیان هنگامی که در جایگاه قضاوت و تصمیم گیری قرار می گیرند خود به بستن روزنه های آزادی برای دیگران همت می گمارند و در میدان حرف و سخن و شعار همه از آزادی سخن می گویند و در عرصه ی عمل، آن را آن گونه که می پسندند فقط برای خود می خواهند. از قدیم گفته اند هر مدیر، شایسته ی همان روابط عمومی است که دارد،چرا که از وجود شخصیت مدیر روابط عمومی است که می توان پی به شخصیت مدیر سازمان برد.افکار قالبی داشتن بعضی مدیران، آنان را از تلاش برای اندیشه و فهم قضایا باز می دارد و به او معنای تحقیرآمیزی می دهد. ریشه کن ساختن این افکار دشوار است و خوراک زودیابی برای تبلیغات به حساب می آیند.

پس دیدگاه و تفکرات بالاترین مدیر یک سازمان نسبت به روابط عمومی خود باید با اهداف مثبته ی درون سازمانی و دیدی فرآیندگرا در جهت اهداف آن سازمان صورت پذیرد، تا یک روابط عمومی پویا و درست به جامعه معرفی نماید.

نوشته ام را با یک سخن گوهربار از امام خمینی ( ره ) به پایان می برم که فرموده بودند : ( سلاح تبلیغات برنده تر از سلاح جنگ است )

امیدوارم از این سلاح همیشه و بدرستی در جهت اهداف درون سازمانی خود استفاده نمایید.
:
:
:
آخرین اخبار