کمتر کسی تصور میکرد استقلال خوزستانی که فصل گذشته برای بقا در لیگ دست و پا میزد اکنون سایه برتریاش بر صدر جدول لیگ سنگینی کند
کمتر کسی تصور میکرد استقلال خوزستانی که فصل گذشته برای بقا در لیگ دست و پا میزد اکنون سایه برتریاش بر صدر جدول لیگ سنگینی کند.
همین فصل گذشته بود که آبیهای خوزستان در انتهای جدول برای بقا تقلا میکردند. بازی این تیم با مس در پلیآف هم یادمان نمیرود که بازی مرگ و زندگی بود و درنهایت استقلال خوزستان توانست مُهر تاییدی بر ماندن خود در لیگ زند.
فصل 94- 95 برای استقلالیها با عنوان "تولدی دیگر" آغاز شد؛ اعتماد مدیران و باز هم ویسی با استقلال خوزستان؛ اما این بار تفکر ویسی بر خلاف دو فصل گذشته بود و او که به جوانگرایی و بها دادن به جوانان معروف است، تیمی با جوانان بیادعا و گمنام روانه مسابقات کرد. در روزهای ابتدایی کمتر کسی، شانسی را برای این تیم، حتی برای رسیدن به پلههای نهم یا دهم تصور میکرد، چرا که تمام تیمهای مدعی بر خلاف آبیهای خوزستانی که فقط با پنج میلیارد تومان بسته شده بود با هزینههای آنچنانی و جذب ستارهها به لیگ برتر آمده بودند.
ویسی که تمرکزش را بر جوانگرایی و جذب بازیکنان گمنام معطوف کرده بود، با تیمی متحول شده در دیدار اول به مصاف سپاهان یکی از مدعیهای لیگ رفت؛ استقلالیها 65 دقیقه در برابر این تیم اصفهانی مقاومت کردند اما در نهایت شکست خوردند تا برخیها مدعی شوند که این تیم امسال هم نمیتواند نتیجه بگیرد و بازهم یکی از گزینههای سقوط است؛ اگر چه در همین دیدار مربی با اخلاق و سابق سپاهان یعنی حسین فرکی مدعی شد که امسال ویسی تیم خوبی بسته است.
اما شکست برابر سپاهان پایان زودهنگام استقلالیها و تسلیم آنها نبود؛ ویسی که عزمش را با ستارههای بینام و نشانش جزم کرده بود، در دیدار بعد به مصاف پرسپولیس رفت و در یک بازی جانانه، حریف خود را شکست داد تا به همگان بگوید که امسال تیمش حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
استقلالیها در دیدارهای بعدی خود نیز دست پر از زمین خارج شدند و در حالی در هفته نهم به مصاف آبیهای پایتخت در آزادی رفتند که در هفتههای قبل نیز به راحتی به حریفان خود باج نداده بودند؛ شاگردان ویسی که شاید خیلی از آنها برای اولین بار هم بود پا به آزادی میگذاشتند، آزادی را با نتیجه تساوی یک بر یک فتح کردند تا آن روز در آسمان تهران هم بدرخشنند.
استقلال خوزستان هفته به هفته در لیگ حرفهای ایران رشد کرد کرد و تیمی مقاوم و مستحکم نشان داد، تیمی که در تمام خطوط درخششهای بسیاری داشت. خودنمایی و درخشش این تیم تا جایی بود که مهدی مهدویکیا یکی از ستارگان بزرگ فوتبال ایران، این تیم را "سورپرایز لیگ" لقب داد.
در نیمفصل نخست که به قهرمانی این تیم انجامید، در 15 بازی، فقط چهار بار توپ از خط دروازه استقلالیها عبور کرد و در 11 بازی است که گلی هم دریافت نکردهاند و با 32 امتیاز بر صدر جدول تکیه زدهاند، جایی که خیلیها آن را فقط برای تیمهایی چون استقلال تهران، پرسپولیس و سپاهان کنار گذاشته بودند؛ اینها آماری طلایی برای تیمی است که فصل گذشته، دومین خط دفاع ضعیف لیگ را با 46 گلخورده در کارنامه داشت.
آبیهای خوزستانی در دروازه خود از یک ستاره فوقالعاده به نام "فرناندو خسوس" بهره میبرند. گلری برزیلی با حرکات استثنایی و کلینشیتهای بسیار. شاید نجات دروازه استقلال خوزستان در آخرین دیدار این تیم در نیمفصل برابر ذوبآهن آن هم در وقتهای تلف شده نیمه دوم با آن حرکت زیبای خسوس، فراموش نشدنی و مهر تاییدی بر عملکرد عالی این گلر خارجی شاغل در لیگ ایران باشد. امسال استقلالیها در تمام خطوط از دروازه گرفته تا دفاع، هافبک و حمله، آن قدر مستحکم و منسجم نشان دادهاند که به تیم شگفتیها نیز معروف شدهاند.
این تیم یک درس بزرگ هم به تمام تیمهای مدعی داده است، درسی که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت؛" همیشه بازیکن بزرگ داشتن، دلیلی بر موفقیت نیست" و نکته طلایی و مصداق درس ویسی در جذب ستارههای گمنامی چون "حسن بیتسعید، رحیم زهیوی، فرشاد جانفزا، عقیل کعبی و ..." است. پس این مربی جوان و بیادعا ثابت کرد، بدون ملیپوش و ستاره هم میتوان کاری کرد کارستان.
استقلالیها یک چیز دیگر را هم ثابت کردند که در فوتبال هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست.
درس دیگر آبیهای خوزستانی نیز این بود که در کنار تکنیک و تاکتیک، صبر، تفکر و مدیریت هم لازم است و شاید اگر مدیریت این باشگاه در فصل جاری، شتاب زده عمل میکرد و فرصت مجدد نشستن ویسی را بر نیمکت مربیگری از او میگرفت و ویسی هم دست به اقدام بزرگی در جهت تحول تیم، با جذب بازیکنان گمنام نمیزد، اکنون صدرنشین لیگ، تیم دیگری بود. پس نباید به سادگی از نقش پررنگ مدیریت آگاه و کاردان این باشگاه گذشت.
در واقع باید گفت امسال ویسی و تیمش چراغ خاموش حرکت کردند؛ این تیم موفق شد به 14 هفته شکستناپذیریاش تداوم بخشد. آبیهای خوزستانی که شادی از دست رفته را پس از ناکامی فولادیها به این استان بازگرداندهاند، چنان بالای جدول را محکم در دستانشان گرفتهاند که کاملا مشهود است که به این سادگیها نمیخواهند تسلیم شوند و جایگاه خود را به تیم دیگری تقدیم کنند و به هر آب و آتشی هم خواهند زد تا از فوتبال خوزستان حراست کنند.
نکته جالب دیگری که در کنار عملکرد خوب ویسی، بازیکنان و مدیریت باشگاه به چشم میخورد، سکوت ویسی است؛ ویسی در فصل جاری به نوعی در برابر خبرنگاران سکوت اختیار کرده است و به جز نشستهای پیش و پس از بازیها، دیگر پاسخگوی کسی نیست تا تمام تمرکزش بر تیم جوانش باشد و اسیر حاشیهها نشود و شاید این بهترین کار برای یک مربی جوان است.
در این روزها که نتایج درخشان استقلالیها جانی دوباره به فوتبال خوزستان که گرد ناامیدی بر پیکره آن نشسته بود، بخشیده است؛ نباید قهرمانی نیمفصل، شاگردان ویسی را قانع و اشباع کند و باید بدانند در لیگ حرفهای ایران برای اینکه بیشتر از این خود را ثابت کنند، راهی سخت و با پستی و بلندیهای بسیار در پیش دارند.
شاگردان جوان ویسی که این روزها به ستارههای بزرگی در فوتبال ایران بدل شدهاند و چشم تیمهای بسیاری را گرفتهاند، باید خوب بدانند که برای قهرمانی در پایان کار یا حداقل کسب سهمیه آسیا غرور و حاشیه ممنوع است.