امنیت، ضروری ترین واژه ای است که از زمان آفرينش انسان تا کنون همواره اذهان همه دولت ها و ملت ها را به خود مشغول کرده است.
واژه ای که تحلیل ها و تفسیرهای زیادی را از منظر اهميت و ضرورت، در نگاه نویسندگان و سخنرانان كشورمان به خود اختصاص داده است.
کارشناسان و صاحب نظرانی که احساس نامنی کردند و برای ایجاد امنیت در
جامعه، برخاستند و صدای خود را به گوش مسوولان کشور از جمله دستگاه های
مسوول رساندند.
اما آیا امنیت تنها در خیابان يك طرفه ي دستگاه های نظامی و انتظامی ایجاد
می شود و دیگر دستگاه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و خدماتی نقشی
ندارند و نباید وارد چهار راه میدان امنیت جامعه و کشور شوند؟!
آیا هنگامی که در سال 59 دشمنان اسلام و انقلاب جنگ را بر کشور تحمیل
کردند، تنها نیروهای مسلح مان به دفاع از سرزمین و انقلاب اسلامی پرداختند؟
آیا اگر نیروهای سپاهی و بسیجی و عشاير غيور كشورمان وارد صحنه های جنگ
تحمیلی نمی شدند؛ اگر حمایت ها و پشتیبانی آحاد ملت ایران در دفاع از
دستاوردهای انقلاب نبود؛ اگر ایثار و فداکاری های حماسه آفرینان مان شكل
نمي گرفت، امروزه می توانستیم در برابر استکبار و ابرقدرت ها بایستیم و
قدرت و صلابت خود را به رخ آنان بکشیم؟
به راستي كه مردم فهيم و مومن هر هنگام که احساس نیاز كند، عاشقانه اعلام
آمادگی مي كند و وارد صحنه های دفاع از آرمان های انقلاب و اسلام و کار و
فعالیت برای سربلندی و افتخار و نیز شکوفایی اقتصاد کشور مي شود و صحنه
هایی از دانایی و بصیرت و ایثار و از خودگذشتگی خویش را رقم مي زند. اين
ملت هوشيار یک لحظه نیز دست از آرمان های امام راحل بر نخواهد داشت و
همواره به عنوان سربازان امام خامنه ای، جان خود را در راه ایثار و فداكاري
در راه نظام اسلامی هدیه خواهد كرد.
جامعه ای که این گونه برای دفاع از کشور و دین و مذهب خود و نيز دفاع از
انقلاب محرومان و مستضعفان جهان و بيداري اسلامي ملت ها وارد صحنه های
فداکاری و از جان گذشتگی و حمايت و پشتيباني می شود، برای ایجاد امنیت در
داخل کشور به راحتی و با رغبت می تواند همچون غنچه ای شکوفا شود تا عطر و
بوی آن جامعه را سرشار از احساس آرامش و آسایش کند؛ به شرطی که بسترهای کار
و فعالیت برای ایجاد اشتغال بیکاران و نیز ضرورت و راهکارهای مشارکت مردم
را در ایجاد امنیت در جامعه اعلام کنیم و آنان را غریبه ندانیم و تنها از
دریچه ی نیروهای انتظامی به وادی گسترده ی امنیت و احساس امنیت- که شیشه اش
با تلنگری می شکند و خرده های آن مرتب در جلو چشمان مردم رژه می رود،
ننگریم.
احساس امنیت که به دنبال ایجاد امنیت در جامعه شکل می گیرد، درهای گشوده ی
زیادی در دل خود دارد که یکی از آن ها، دری است که مخلان نظم و امنیت را رو
به دستگاه انتظامی و قضایی و در نهایت زندان و ... هدایت می کند؛ ولی اصلی
ترین در آن، ایجاد بازار کار برای بیکاران است که با بسیج همگانی و حمایت
های جدی و قاطعانه دولتمردان شكل مي گيرد و توسعه مي يابد و منجر به بسته
شدن تمام درهایی می شود که دریای امنیت را مواج و طوفانی می کنند.
اگر توجه همگان به راه اصلی امنیت- که بر اثر شاخه هایی شکسته و پاییزی
ناهموار شده است- معطوف شود و در این راه از هیچ گونه کار و فعالیت آن هم
بدون دادن وعده وعیدهای شعاری و سرکاری، دریغ نشود، مطمینن آمار تعداد
پرونده های وارده به دستگاه های انتظامی و قضایی کاهش می یابد و نیروهای
فداکار و خستگی ناپذیر این دستگاه ها نیز هم فراغ بال بیش تری برای رسیدگی
به پرونده هاي در نوبت رسيدگي خواهند داشت و هم وقت بيش تري براي ارايه ي
تجربه های خود در راه توسعه امنیت پایدار در کشور و ایجاد احساس آرامش
خواهند داشت.
در چنین شرایطی، آمار ناامنی و جرایم کاهش می یابد و خبرنگاران حوادث رسانه
های جمعی نيز وقت بیش تری پيدا مي كنند تا به بحث امنیت بپردازند و با
ذهني آرام و باز علل حوادث را بررسي كنند و راهکارهای لازم برای ایجاد روح
آرامش و احساس واقعی امنیت را ارايه كنند. از همه مهم تر، بر اثر ازدحام
حوادث ایجاد شده در جامعه، در اصلی را رها نخواهند کرد تا درهای فرعی را
با آب و تاب و با شیوه های ناصحیح نگارش، رنگ بزنند و در چشم جامعه کنند!
چشمانی که در سال جهاد اقتصادی، بیش از هر زمان دیگری نیاز به روشنایی برای
ورود به بازار کار و فعالیت دارد و دلی که ضربان احساس امنیت را لمس کند و
دستانی که رو به سمت معبود دعای شکر به جای آورد.
مردم ما بعد از گذشت 33 سال از پيروزي انقلاب اسلامي كه از سوي مسوولان
كشور مدام به عنوان مقاطع حساس ياد مي شد، امروزه نیاز به شادی و نشاط،
آرامش و آسایش دارند. رسانه های همگانی، جدای از مردم و مسوولان نیستند.
انعکاس حوادث جنایی در کشور نباید به گونه ای باشد که آرامش خاطر آن ها را
بر هم زده و اذهان شان را مشوش و مکدر کند.
انعكاس حوادث جنايي در جامعه ما كه احساس امنيت به خوبي در خون مان جاري
نشده است، هم مي تواند هشدار دهنده و هوشيار كننده باشد و هم وحشت آور و
نگران كننده.
متاسفانه رقابت های ناسالم و چشم و هم چشمی برای انتشار حوادث جنایی و
نگارش و پردازش غیر صحیح و بزرگ نمایی های بادکنکی برای فروش بیش تر جرايد و
نيز جا انداختن هوشیاری و ابتکار خود در دل و نگاه مردم، معضل اصلی جراید
زردی است که سال های سال اذهان مردم را به خود مشغول کرده و در نتیجه احساس
نا امنی را به جاي تنوير افكار عمومي و آگاهي بخشي، در جامعه رقم زده است!
انتشار خبرهای حوادث در رسانه ها، برای آگاهی و هوشیاری جامعه برای مواجه
نشدن با ناهنجاری ها و نامنی هاي احتمالي است، نه ان كه مدام ذهن ما را به
خود مشغول كند؛ به گونه اي كه زندگي و آرامش مان را تحت الشعاع خود قرار
دهد!
نباید با کاه حوادث کوه ناامني ایجاد کنیم و در جلوي ديد مردم قرار دهيم
كه ديگر رنگ امنيتي را كه از كار و فعاليت و ايثار شبانه روزي دستگاه هاي
انتظامي، نظامي و قضايي حاصل شده، ديگر به چشم نيايد! چرا که دود ضرر و
زیان اين سياه نمايي ها به چشم خود ما هم خواهد رفت. در نهایت ما هم جزیی
از جامعه هستیم و از نعمت هایی که خداوند بر ما ارزانی بخشیده است داریم
استفاده می کنیم.
لازم است در هر کاری همواره خداوند را مد نظر داشته باشیم و دریای آرام
امنیتی را که مسوولان کشور در تلاش ایجاد آن هستند، با نوشته های غیر
واقعی و بزرگ نمایی های دلهره آور خود- که در حقيقت منجر به تشویش اذهان
عمومی خواهد شد- به منظور صید ماهی منفعت، گل آلود نکنیم که راه رسیدن به
مقصود از این طریق نا صحیح و نا صواب نیست.
رسانه هاي همگاني ما به تمام نيازهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي مردم نگاه
كنند و تنها پنجره ي حوادث جنايي را به روي مردمي كه امروزه با انواع مشكل
ها دست و پنجه نرم مي كنند، نگشايند. هر چند كه لازم است واقعيت هاي
حوادثي را كه هشدار دهنده هستند و منجر به بالا رفتن سطح هوشياري و آگاهي
هاي جامعه مي شود، صادقانه منعكس كنيم و راه هاي جلوگيري از بروز حوادث را
نيز نشان دهيم.