همه ساله با فرارسيدن ماه محرم وايام عزاداري عاشورا ي حسيني (ع)شيعيان و
دلداده گان امام حسين (ع)حال وهواي ديگري به خود مي گيرند، اما امسال
براي برخي شيعيان مظلوم آن حضرت و مسلمانان محرم سال 1432و ايام عاشوراي
حسيني ، ايام خاصي خواهد بود چرا كه در اين ايام به دور از سران فاسد و
وابسته غربي به عزاداري سالار شهيدان خواهند پرداخت .و موج بيداري اسلامي
در ساير كشورهاي مسلمان منطقه نيز كه مي توان گفت با الهام گرفتن از فرهنگ
عاشوراي شكل گرفته است با سرعت خاصي پيش خواهد رفت
اهداف قيام عاشورا و بيداري اسلامي
هدف و انگیزه اصلي مردم كشورهاي مسلمان و زجركشيده منطقه كه شاهد قيامهاي
عمومي در آنها هستيم، نابودی ظلم، استبداد و استکبار و برپایی حکومت عدل
الهی و اجرای احکام اسلامی به عنوان «معروف» و جلوگیری از وابستگی به اجانب
و بیگانگان به عنوان «منکر» ميباشد. اینها همان انگیزه و هدف امام
حسین(ع) از قیام عاشورا بود، آنجا که می فرماید: «انما خرجت لطلب الاصلاح
فی امة جدّی ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدّی و
ابی علی ابن ابی طالب(ع)».يعني هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از
منکر و خواستهام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدّم،
رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، عليبنابيطالب (ع) است.
اگر یزید بن معاویه تجاهر به فسق و فجور داشت، دولتهاي وابسطه در كشورهاي
تونس، مصر، ليبي، يمن و كشورهاي حاشيه خليج فارس نیز همانند دولت فاسد يزيد
دچار فسخ وفجور بودند. به عنوان نمونه باید گفت: اسلامزدایی تا آنجا در
برخي از كشورها همچون تونس پيش رفته بود كه رفتن به مسجد جرم محسوب مي شد.
آزادگي و كرامت انساني
ملت هاي مسلمان منطقه ده ها وصدها سال بود كه تحت ستم دولتهاي وابسته به
غرب و اسرائيل همواره تحت شديدترين اهانت ها و بي حرمتي ها بودند و همواره
عزت وكرامت انساني آنها مورد اهانت قرار گرفته و در مقابل ايادي غرب و
اسرائيل همواره با ديده تحقير نگريسته مي شدند اما با بيداري اسلامي ملتها
خواهان كرامت انساني عزت شدند كه امام حسين (ع) به عنوان برجسته ترين نماد
عزت و آزادگي و مكارم انساني است و انسان هاي آزاده او را الگوي بارز و
مصداقي ارزشمند از صلابت و ايثار مي دانند و با تاسي از آموزه هاي نهضت
عظيم آن امام همام تحولي شگرف در دنيا پديد مي آورند.
شيوه مبارزه قيام عاشورا و قيام ملتهاي منطقه
در فرهنگ مکاتب مادی، نباید «مشت به نبرد با درفش برود»؛ اما مردم مسلمان
منطقه همانند قيام امام حسين(ع) كه با عده اي قليل در مقابل انبوهي از
لشگريان يزيد ايستاد ومبارزه نمود همانند نهضت عاشورا و روحیه شهادت
طلبی امام حسین(ع) و اصحابش در مقابل رژيم هاي وابسته به استكبار كه تا بن
دندان به آخرين تجهيزات جنگي و امنيتي مجهز بودند قيام نمودندو با شعار
های «اللَّه اکبر» و با روحيه شهادت طلبي به مبارزه با ايادي استكبار
شتافتند و از مرگ نهراسيده و با روحيه شهادت طلبي به مبارزه با ايادي ظلم
پرداختند. کیفیت مبارزه و اینکه قیام در مقابل حکومت قلدری که همه جا را
در دست دارد، با یک عده معدود چه طور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت
سیدالشهدا به ملت آموخته است.
روحيه همبستگی و الهامبخشی به قیامهای بعدی
ایجاد روح وحدت و همبستگی در میان مسلمانان و نفوذ اسلام تشیع در دل های
آنان، از مهم ترین پیامدهای عاشورا بود. استاد حسن ابراهیم حسن می نویسد:
«شهادت امام حسین علیه السلام، در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها،
تأثیر بسیاری داشت. قبل از این رخداد، شیعیان، پراکنده بودند؛ زیرا شیعه
گری، یک نظریه سیاسی بود که در دل پیروان خود نفوذ نکرده بود و هنگامی که
حسین علیه السلام شهید شد، شیعه گری، با خون، آمیخته گشت و در اعماق قلوب
شیعیان نفوذ کرد و عقیده راسخ آنان شد»1
قیام عاشورا، در حقیقت، مشعل فروزانی برای شیعیان و سرمشقی برای قیام های
علویان بود. علامه مُقّرم می گوید: «یکی از نتایج قیام سیدالشهدا علیه
السلام، این بود که در علویان، تأثیر بزرگی گذاشت. پس از حادثه کربلا، هر
یک از فرزندان علی علیه السلام که می خواستند قیام کنند، از جهاد امام حسین
علیه السلام، سرمشق می گرفتند»2 مي توان چنين گفت كه این قیام، توانست
نیروهای پراکنده شیعه را متحد سازد و زمینه همبستگی سیاسی، تشکل و سازمان
دهی آنان را فراهم نماید.
در قيام ملتهاي مسلمان منطقه نيز وقتي با قيام جوانان و مردم آزاده تونس كه
از ستم دولت وطاغوت زمانه خود به ستوه آمدند ،طاغوت زمانه خود را با
دستان خالي اما با روحيه اسلامي و شهادت طلبانه ساقط كردند اين قيام الگويي
براي قيام ساير ملتها و ملت مصر شد و پس از ملت ومردم مصر ،قيام ملت مصر
نيز الگوي براي ليبي و كشورهاي ديگر شد.
نمايانشدن چهره اسلام واقعي
مهم ترین اثر قیام عاشورا، تفکیک اسلام راستین از اسلام دروغین بود. کربلا،
توطئه سقیفه را افشا کرد و غاصبان خلافت پیامبر صلی الله علیه وآله را به
جامعه نشان داد و فرق بین خلافت اسلامی و سلطنت موروثی را بر مردم آشکار
ساخت. علامه شهید، سید حسن شیرازی می گوید: «امام حسین علیه السلام با
شهادت خود توانست حساب خلافت انحرافی را از اسلام جدا کند و پرده از واقعیت
عنصر اموی بردارد تا مردم متوجه شوند خلافت بنی امیه، یک حکومت جاهلی است
که لباس اسلام بر تن پوشیده است. بدین ترتیب، مردم دریافتند که حکومت اموی،
یک سلطنت ظالمانه است که هیچ ربطی به اسلام ندارد ... بر اثر قیام امام
حسین علیه السلام، ماهیت حقیقی تمام خلفای پس از حضرت، بلکه پیش از حضرت هم
کشف شد و لذا خلفای دیگر، از امویان، عباسیان و عثمانیان، نتوانستند
کارهای نامشروع خود را به نام اسلام، انجام دهند».
در قيام ملتهاي منطقه نيز چهره اسلام واقعي و محمدي (ص) نمايان شد و چهره
اسلام امريكايي كه دولتهاي منطقه آن را به مردم خود عرصه نموده بودند آشكار
شده و مردم منطقه به خوبي آن اسلامي كه سردمداران وابسته كه سر در آخور
غرب و آمريكا دارند آشكارشده است اگر تا ديروز افراد نالايقي كه با نام
سران كشورهاي اسلامي از غرب دستور مي گرفتند و دستورات دولتهاو سران سرويس
هاي اطلاعاتي غرب را تحت عنوايت شريعت اسلامي به ملت ها تحميل مي كردند
ومردم مظلوم نيز مجبور به اطاعت بودند اما امروزه ديگر چهره واقعي اسلام
براي مسلمانان آشكار تر شده است ، امروزه مردم منطقه به خوبي آن پاده شاه
فاسد كه خود را خادم الحرمين مي نامند به خوبي مي شناسند و مي دانند كه اين
افراد خادمين حرمين نبوده بلكه خادم ونوكر دولتهاي غربي هستند . از طرفي
قيام ملتهاي مسلمان همانند قيام عاشورا چهره واقعي دموكراسي غربي را كه
سالها بلكه قرن ها ملاك سنجش دولتها و ملتها بود براي دنيا آشكار تر ساخته
است به طوري كه دولتهاي غربي و امريكا را با يك چالش بسيار بزرگي مواجه
كرده است و ملتهاي اين جوامع نيز دست به قيام زده و خواهان اجراي عدالت
هستند .
الگو شدن مسلمانان براي ساير ملل
قیام خونین امام حسين ، نه تنها مورد اعجاب و تحسین مورخان اسلام واقع
گردید، بلکه مستشرقان و بعضی اسلام شناسان اجنبی نیز آن را حرکتی عظیم و
تحسین برانگیز دانستند. پرفسور براون می گوید: «... گروه شیعه، به قدر
کافی، هیجان و از خودگذشتگی نداشتند؛ اما پس از رخداد عاشورا، کار، دگرگون
شد و عواطف سست ترین مردم به هیجان درآمد؛ چنان که نسبت به رنج و خطر و حتی
مرگ، بی اعتنا شوند».3
استاد نیکلسن هم می گوید: «حادثه کربلا، مایه پشیمانی و تأسف امویان شد؛
زیرا این واقعه، شیعیان را متحد کرد و برای انتقام حسین علیه السلام هم صدا
شدند ».4 فیلیپ نیز می نویسد: «فاجعه کربلا، سبب جان گرفتن و بالندگی شیعه
و افزایش هواداران آن مکتب گردید؛ به طوری که می توان ادعا کرد آغاز حرکت
شیعه و ابتدای ظهور آن، روز دهم محرم بود»
قيام ملتهاي مسلمان منطقه و ساقط نمودن دولتهاي فاسد نه تنها باعث بيداري
كل جهان اسلامي شده است بلكه اين قيام و اهداف آن الگويي براي ملل كشورهاي
غربي و جنبش هاي اجتماعي و سياسي آنها شده است اگر تاچندي پيش غربي شدن و
غربي زندگي كردن آمال وآرزوي بخش زيادي از ملت هاي مسلمان بود اما امروزه
ملل كشورهاي غربي از امريكا گرفته تا انگلستان ،فرانسه ،ايتاليا و ساير
كشورها با اعلام اين كه ما در اين قيام ها از قيام ملت مصر و وتحولات منطقه
الگو گرفته ايم سعي نموده اند در مبارزه با حكومت هاي خود همانند قيام
ملتهاي اسلامي با دولتهاي خود رفتار نمايند .
درسي براي جهاد و شهادت
قیام عاشورا، درس دین باوری، ایثار، شجاعت، شهامت، جهاد در راه خدا، امر به
معروف و نهی از منکر و روحیه ستیزه جویی پرخاش گری و جسارت در مقابل حکام
جور را در مسلمانان ایجاد کرد و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام را به
عنوان سرسخت ترین حامیان دین پیامبر صلی الله علیه وآله، معرفی کرد.
مبارزان و رهبران شیعه، در تاریخ جنبش های حرکت آفرین خود، صحنه های اعجاب
انگیزی از رشادت، شجاعت، فداکاری و ایثار خلق کردند و هرگز بیم وترسی از
قدرت حاکم به دل راه ندادند و در برابر هیچ حکومت ظالم و سخت گیری، تسلیم
نشدند و در مقابل موج های سهمگین و طوفان های بنیان کن، با گذشتن از گذرگاه
شهادت، همواره قد برافراشته بودند. بهایی که رزمندگان شیعه در تداوم خط
سرخ انقلاب حسینی، در طول تاریخ، برای برافراشته نگاه داشتن این پرچم
پرافتخار داده اند، ناچیز نبوده است. در هر زمانی، مبارزی سخت کوش از شیعه،
این پرچم را بر دوش داشته است
و امروزه پرچم جهاد و شهادت بر دوش تمامي ملل تحت ستم منطقه قرار گرفته است .
........................................................................
1- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1964 م، ج1، ص 399.
2- عبدالرزاق موسوی مقرم، رهبر انقلاب خونین کوفه، ترجمه عزیز الله عطاردی، نشر جهان، تهران، 1357 ش.، ص 132.
3- حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، سازمان انتشارات جاویدان، 1366 ش. ج1، ص 3652.
4- . همان، ج1، ص 3652.