تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۸
کد خبر: ۱۰۰۵۹
تعداد نظرات: ۳ نظر
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
جشنواره ای برای اتهام زنی!
علی ميلاسی
يک شهر زماني به توسعه و آباداني و آرامش مي رسد که از تمامي ظرفيت هاي آن و در همه ي زمينه ها، بهترين ، آسان ترين و کم هزينه ترين بهره را برده باشد .

يکي از همين راه ها براي خوب و زود رسيدن به اهداف، رسانه ها هستند. زيرا تعريفي که از رسانه ها مي شود اين است که آيينه تمام نما يا گوش شنوا و چشم بيناي جامعه و يا به تعبير بهتر، پل ارتباطي بين مردم و دستگاه ها و ... مي باشند. در حقيقت رسانه ها صداي رساي مردم براي انعکاس مسايل و مشکلات آنها و جامعه هستند و مطالبات آن ها از دولت هاست که در اين بين نقش و جايگاه رسانه هاي مکتوب را دو چندان مي کند. زيرا ماندگاري و سنديت و دسترسي آسان تر عموم به رسانه هاي مکتوب کم هزينه تراز ديگر رسانه ها است.

ديگر اينکه رسانه هاي مکتوب با رويکرد تحليلي و ارايه ي راهکارها براي حل يک مشکل يا موضوعي با اهميت تر و مقبول تر هستند و شايد بيشتر به همين خاطر باشدکه شهرداري و مديريت فرهنگي شهرداري اهواز دو سالي است با برگزاري جشنواره «شهرو رسانه» سعي در تعامل و نزديکي بيشتر و بهتر با رسانه هاي نوشتاري دارند تا مشکلات شهري شناسايي و راه هاي مقابله با آن ها با نشانه هايي که رسانه ها آشکار مي کنند، ارايه شود.

بايد حرکت مديريت فرهنگي شهرداري اهواز را در استفاده از ابزارهاي توانمند رسانه ها دربالا بردن سطح فرهنگ عمومي شهروندان و سهولت در خدمات دهي و کمک رساني به آن ها و بهبود و کيفي سازي خدمات عمومي شهري به شهر وندان، به فال نيک گرفت که کاري نيک و پسنديده است. ديگر دستگاه هاي استاني نيز مي توانند با الگو برداري از اين کار ارزشمند هم فاصله ي خود را با رسانه ها کمتر کنند و هم مشکلات را بشناسند و راهکارهاي مناسب براي حل مشکلات را از طريق رسانه اي مکتوب پيدا نمايند. البته، طبيعي است که در انجام هر کار و حرکت تازه و نوپايي، اگر ضعف و عيبي نمايان شود، بايد آن را به حساب همان تازگي و نوپايي گذاشت.

نخستين جشنواره ي «شهرو رسانه» که در شهريور سال گذشته برگزار شد، با همين ايده و ذهنيت، عيب ها و کاستي هايش قابل چشم پوشي بود اما در کل قابل قبول و خوب برگزار شد.  برگزاري و تداوم اين حرکت فرهنگي، کار قابل قبولي است و يا به تعبير ديگر اگر شهرداري و امور فرهنگي اهواز اين گونه حرکت هاي فرهنگي را سرمايه گذاري بدانند و نه هزينه، مي تواند روزنه هاي اميدي براي تعامل بهتر و بيشتر رسانه ها با شهرداري در ارتقاء سطح فرهنگ و رفاه عمومي شهروندان باشد.

اما نکته ي مهمي که مي تواند يک عيب و اشکال باشد براي دومين جشنواره شهر و رسانه، مساله داوري در گرايش مقاله بود که شنيده شد: «بيشتر مقالات ارسال شده به جشنواره اينترنتي و يا سرقتي بوده اند.» مجري برنامه در هنگام قرائت برندگان در حوزه مقاله نيز وقتي که تنها برگزيده ي مقام سوم را قرائت کرد و براي رتبه هاي اول و دوم هيچ مقاله نويسي را شايسته نديدند، اين ذهنيت را بيشتر تقويت کرد که حذف اين دو رتبه ازبخش مقاله بايد دلايل ديگري در دل داشته باشد!

زيرا نوشتن مقاله يا يادداشت بيشتر کار مديران، سر دبيران يا دبيران شوراي نويسندگان رسانه است و اين در بدترين شرايط مطبوعات استان است که جمع نويسنده يا روزنامه نگار نشريه هاي استاني بخواهند مقاله هاي اينترنتي را سرقت کنند و به نام خود به جشنواره بفرستند.

اگر چه بيش تر مقالات ارسالي از آن هفته نامه هاي استاني است که مي توان گفت 80 درصد مقالات، يادداشت ها و گزارش ها و ديگر مطالب توليدي به قلم خود نو يسندگان است نه روزنامه هايي که 80 درصدي مطالب شان را خبرگزاري ها و دنياي اينترنت تشکيل مي دهند!

دوم اينکه از سوي یکی ازهفته نامه های استان، سه نفر در حوزه مقاله شرکت کردندو هر کدام سه اثر ارسالي به جشنواره فرستادند که هر 9 مقاله ارسالي خط به خط توليدي و از تراوش فکر و قلم خود نويسنده پديد آمده بود . حتي يکي از ان مقاله هاي ارسالي در جشنواره ي منطقه اي خليج فارس که گسترده تر و بالا تر از جشنواره «شهرو رسانه» بود و مطبوعاتي هاي متخصص کشور داوران اين جشنواره را بر عهده داشتند، مقام سوم را کسب کرد. حالا چه طور شده است که آن مقاله و يا مقالات مشابه ارسالي اين نشريه و يا نشريات ديگر استاني از قول داوران اين جشنواره که بيش تر آن ها سردبير يا دبير سرويس نشریات بودند، اينترنتي شدند؟!

داوران جشنواره که بيشترشان مقاله نويس و يادادشت نويس هستند پاسخ دهند: آيا تا حال براي شان پيش آمده که مقاله اي از اينترنت برگيرند و بنويسند يا بازنويسي کنند؟ آيا نوشتن مقاله و ياداشت جا و فضايي براي اين کار دارد؟!

مهم تر اينکه داوران محترم بايد فکر مي کردند که جشنواره در يک فضا يا نماي داخلي بر گزار شده و سقف ان هر چقدر که بالا هم گرفته شود به عنوان يک جشنواره محلي محسوب مي شود و طبيعي است که مقالات هم بايد در همين سطح ديده شوند و نگاه داوري هم بايد در همين محدوده باشد. اين که بخشي از داوران خود را در يک فضاي آسماني ببينند و به حذف روي آورند، چه پيام و پيامدي مي تواند داشته باشد؟! حالا فرض را بر اين مي گيريم که از 20 اثر ارسالي به جشنواره شهر و رسانه، تعداد 10اثر آن از نگاه داوران جشنواره اينترنتي يا سرقتي بودند، آيا 10 اثر ديگر در حد و اندازه اي نبودند که رتبه هاي اول و دوم داشته باشند؟!

معمولا در جشنواره ها وقتي که تعداد اثر کم باشند يا يک شرکت کننده باشد، داوران همان اثر يا نفر را که تنها شرکت کننده است به عنوان برنده سوم اعلام مي کنند به عنوان مثال در دومين جشنواره مطبوعات استاني که در سال 87 در اهواز برگزار شد، در حوزه جدول يک نفر شرکت کننده داشت که به عنوان رتبه سوم اعلام  و برگزيده شد. پس اين حرکت داوران جشنواره که مقام هاي اول و دوم را در حوزه مقاله حذف کرده اند با وجود حداقل 20 اثر ارسالي به جشنواره و حتي اگر خيلي ضعيف و مبتدي هم باشند که به طور حتم اين گونه نبوده اند، نمي توانند منطقي و جزو اصول داوري جشنواره باشد و فقط مي تواند اين ذهنيت را تقويت کند که چون بعضا خود در حوزه مقاله در نشريات خود فعاليت داشته اند، لذا با حذف اين 2 مقام در بخش مقاله اهداف ديگري داشتند که گفتن آن ها شايد مناسب نباشد.

داوران محترم بايد اين را بپذيرند که با اتهام سرقتي که در بوق کرده اند، به روزنامه نگاران و مقاله نويسان خوزستاني توهين شده است و بايد ثابت کنند که چه مقاله نويساني از اينترنت سرقت کرده و به نام خود به جشنواره فرستاده اند؟!

از آن جا که داوران جشنواره اعلام نکرده اند که چه افرادي مقالات شان سرقتي بوده اند، بهتر است که آثار ارسالي مقاله نويسان را- با مشخص کردن فرم امتياز بندي، نقاط ضعف و قوت (اگر قوتي وجود داشته باشد!!) و نيز موارد سرقتي- پس بفرستند؛ تا همه ي مقاله نويسان به يک چوب رانده نشوند!

روزی زسر سنگ عقابی به‌هوا خاست/ واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست/ بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت/ امروز همه روی زمین زیر پر ماست/ بـر اوج فلک چون بپرم از نظـر تیز/ می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست/ گر بر سر خـاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست/ بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید/ بنگر که ازین چرخ جفاپیشه چه برخاست/ ناگـه ز کـمین‌گاه یکی سـخت کمانی/ تیری ز قضاو قدر انداخت بر او راست/ بر بال عـقاب آمـد آن تیر جـگردوز/ وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست/ بر خـاک بیفتاد و بغلـطید چو ماهی/ وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست/ گفتا عجبست این‌که زچوبست و زآهن/ این تیزی و تندی و پریدنش کجا خاست/ چون نیک نگه‌کرد و پر خویش بر او دید/ گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
حکیم ناصرخسرو
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۸
0
0
همین مانده بود که مطبوعاتی های مظلوم خوزستانی را به دزدی متهم کنند.
آرش احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۹
0
0
سلام جناب آقای میلاسی عزیز
زیاد ناراحت نباش از نوع قضاوت و اتهامهایی مبنی بر اینترنتی بودن مقاله ها ، در عصر دیجیتال وقتی متنی بدست داوری سپرده می شود با یک سرچ کردن ساده در گوگل تمام این واقعیتها رنگ واقعی تر بخود می گیرند، اما اینکه اینگونه مسائل را رسانه ای بکنند زیاد جالب نخواهد بود. شاید هدفشان از اینکار خیر و صلاح اهل قلم بوده و شایدم ..... زیاد بد به این قضیه نگاه نکنید البته آنان نیز نباید این کارها را رسانه ای بکردند ،چرا که جشنواره خود را زیر سوال می برند. موفق باشید
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۹
0
0
یا این اتهام را رسانه ای نمی کردند یا این که همه را با یک چوب نمی راندند! نویسندگانی که مقاله به جشنواره فرستاده اند و تمام نوشتارشان حاصل تراوش قلمی شان می باشد، سزاوار است که انگ سرقتی و اینترنتی بخورند؟!
:
:
:
آخرین اخبار