تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶
کد خبر: ۲۵۸۴۰۱
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
سقف کوتاه آرزوهای "حنان"؛ از رویای مدال تا آوارگی
"ویلچر، دیسک و امید"، تمام دنیای "حنان"، بانوی ورزشکار خوزستانی، این روزها تحت تاثیر مشکلات فراوان زندگی‌اش قرار گرفته و آسمان سقف خانه‌اش شده است؛ ورزشکاری که باید به فکر مدال پاراآسیایی باشد، حالا دغدغه و ترس‌اش سقفی برای زندگی است.
سقف کوتاه آرزوهای "حنان"؛ از رویای مدال تا آوارگی

صبح روز ۲۶ آذرماه سال ۸۶ بود که حنان کعب‌عمیر برای انجام یکسری آزمایشات از خانه خارج می‌شود و وقتی در حال عبور از عرض یکی از خیابان‌های اهواز است، یک وانت از پشت سر به او می‌زند و سپس به یک خودروی پراید و بعد هم به جدول کنار خیابان برخورد می‌کند. او روی زمین می‌افتد تا همین لحظه آخرین باری باشد که حنان با پاهای خود خیابان‌ها را لمس می‌کند.

به گزارش ایسنا، حنان که در ۲۸ سالگی به دلیل ضربه شدید به نخاع دچار معلولیت می‌شود، ۱۵ سال است که روزهای سختی را  به همراه دو دخترش پشت سر می‌گذارند. البته او که مثل خیلی دیگر از افراد معلول ناامید نشده، در یکی از روزهایی که با معلولیت دست و پنجه نرم می‌کرد، با ورزش معلولان آشنا می‌شود و همین ورزش، امیدش را دوچندان می‌کند.

حنان آن روزی که برای فرار از مشکلات فراوان زندگی‌اش، چند ساعت را با تمرینات ورزشی در رشته پرتاب دیسک می‌گذراند، شاید فکرش را نمی‌کرد روزی در مسابقات کشوری عنوان‌دار شود و باتوجه به رکوردش از شانس‌های کسب مدال نقره و حتی طلای پاراآسیایی باشد.

بار دیگر به سراغ این بانوی با انگیزه و مصمم رفتیم، حنانی که حالا سرپرست خانواده شده و به گفته خودش مشکلاتش بیشتر و گره کور زندگی‌اش سخت‌تر. حنان اگرچه این بار اشک‌هایش سرازیر نشد و صدایش نلرزید اما در پس حرف‌هایش بغض سنگینی بود که گفتن برخی جملات مثل این‌ جملات که "صاحباخانه جوابش کرده و پولی برای اجاره مکان دیگر ندارد" را برایش سخت‌ می‌کرد. حنان حالا علاوه بر نگرانی از بابت آینده دخترانش و محل زندگی‌شان، نگران این است که مبادا مشکلات زندگی‌ بر تمرکزش برای موفقیت در مسابقات پاراآسیایی تاثیر بگذارد.

او می‌گوید اگرچه شانس کسب مدال نقره آسیایی هستم اما آنقدر تلاش و سخت تمرین می‌کنم تا گردن آویز طلا را کسب کنم اما می‌ترسم؛ می‌ترسم که در پس همین روزهای سخت که سقفی برای من و دخترانم زیر این آسمان نیست، مشکلاتم یک روز از من قوی‌تر شوند و نگذارند به هدفم برسم، هدفی که برایش سخت تلاش کردم تا ثابت کنم که یک معلول در اوج روزهای ناکامی، نداری و تنهایی، می‌تواند به موفقیت برسد و بلند بلند بخندد و این بار اشک شوق بریزد.

سقف کوتاه آرزوهای "حنان"؛ از رویای مدال تا آوارگی

گفت و گوی ایسنا را با حنان کعب عمیر در ادامه می‌خوانید:

"از نظر حال و روز ورزشی در شرایط بسیار خوبی هستم. شرایط تمرینی ام خوب است و زیر نظر خانم زهرا کرم‌زاده که یک مربی کاربلد است، هر روز به صورت مرتب و فشرده تمرین می‌کنم. در حال حاضر رکوردم در پرتاب دیسک در کلاسF۵۳  از نقره آسیا هم بالاتر است و سخت تمرین می‌کنم تا رکوردم به طلای آسیا برسد و من می‌توانم.

اکنون تمام هم و غم من کسب مدال در مسابقات پاراآسیایی است و علاوه بر مشکلات سابقم در زندگی، این روزها با مشکلات بیشتری مواجه شده‌ام. البته نمی خواهم بگویم ناامید شده‌ام اما واقعا تحمل این حجم از مشکلات سخت است، آن هم برای من که باید با آسودگی خاطر تمرین کنم و نباید اجازه بدهم مشکلات ذره‌ای بر تمرین و رکوردم تاثیر بگذارد.

مدتی است که صاحبخانه قبلی‌ام که با من خیلی کنار می‌آمد و متوجه شرایطم بود و با پرداخت ۳۵ میلیون تومان بابت رهن خانه، مستاجر وی بودم، خانه‌اش را به فرد دیگری فروخته است و صاحبخانه جدید هم می‌گوید باید ۱۵۰ میلیون تومان برای رهن خانه بدهی، در حالی که من حتی برخی روزها در تامین پول کرایه آمد و رفت به محل تمرین هم مانده‌ام و شاید اگر حمایت‌های مربی‌ام نبود، دیگر نمی‌توانستم تمرین کنم.

همین مشکلات دغدغه‌ای بزرگی برای من شده است. واقعا روزهای سختی را می‌گذرانم و به تازگی هم سرپرست خانواده شده‌ام و اصلا نمی دانم باید این اوضاع را چگونه سر و سامان دهم. اصلا با این شرایط باید وسایلم را کجا ببرم و با این پول کجا می‌توانم خانه رهن کنم. از این همه مشکل شوکه شده‌ام.

روزهای سختی است و اگرچه پیش از این خیلی‌ها به من وعده کمک داده بودند و از من خواسته بودند که با امید بیشتر تمرین کنم تا به موفقیت برسم، اما همان‌ها روی حرف خود نماندند و فقط به خانه من آمدند و وعده دادند و رفتند و گره‌ای از مشکلات باز نشد.

من قرار است در مسابقات پاراآسیایی شرکت کنم و واقعا این‌چیزها نباید دغدغه فکری من باشد. الان زمانی است که تنها باید به هدفم یعنی کسب مدال فکر کنم تا بهترین خودم باشم اما با این مشکلات، روحیه‌ام آسیب دیده است، در حالی که برای حضور در محل تمرین باید از نظر روحی در شرایط خوبی باشی. هرچند تلاش می کنم مشکلاتم بر من غلبه نکند اما در زندگی دست تنها هستم و با داشتن دو دختر، آن هم در این شرایط اقتصادی گذران زندگی سخت است.

باور کنید اگر بخشی از دغدغه‌هایم کم می‌شد با شرایط خیلی بهتری به ارتقا رکورد و کسب مدال طلا در آسیا فکر می‌کردم. داشتن دغدغه فکری خیلی سخت است و شب و روزهای سختی را می‌گذرانم. روزهایی که حتی از آسیب نخاعی که دچار آن شدم نیز سخت‌تر است.

کاش در کنار این ورزش، خیرین ورزشی هم بودند که به سراغ امثال من می آمدند و دست ما را می‌گرفتند تا با شرایط بهتری افتخارآفرینی فکر کنم. من واقعا نمی‌توانم از ورزش دل بِکنم زیرا دنیای جدیدی را پیش‌ روی من معلول قرار داده است."

در سال ۱۳۹۸ که گزارشی از زندگی حنان و دخترانش که یکی از آن‌ها نیز در مدرسه کودکان استثنایی درس می‌خواند منتشر کرد، مدیرکل سابق ورزش و جوانان خوزستان به عیادت این بانوی ورزشکار رفت و به او قول حل مشکلاتش را داد اما حنان می‌گوید آن هایی که به سراغش آمدند فقط وعده دادند؛ حالا که مشکلات حنان بزرگتر شده است، انتظار می‌رود خیرین ورزشی و مسئولان بهزیستی خوزستان پای کار بیایند و مرحم دردهای این روزهای حنان باشند تا او پیش از رسیدن به رویای خود یعنی کسب مدال در میادین بین‌المللی،در پی مشکلات فراوانش از پا درنیاید.

مرجع / ایسنا
:
:
:
آخرین اخبار