تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۸
کد خبر: ۲۵۶۳۷۶
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
گزارش/ «مشایه اهواز» و گام‌هایی که به رستاخیزعظمای اربعین می‌رسد
عَلَم‌ها به اهتزار درآمده‌اند سبز، زرد، قرمز، سفید و سیاه گویا همه جمعیت علمدار اباعبدالله الحسین شده‌اند و کم نبودند علی‌اکبرهایی که با اشاره‌ای «هل من ناصراً ینصرنی» را لبیک بگویند.

«مشایه اهواز» و گام‌هایی که به  رستاخیزعظمای  اربعین می‌رسد

عاطفه اسماعیلی منش:  امروز گرمای شهریور از آخرین شلاق‌های تیز و طاقت‌فرسای خود رونمایی‌کرد، برایش فرقی نکرد «مشایه اهواز» مسیری را می‌پیماید یا بخواهد به کنگره اربعین وصل شود، گویا گرما شمشیر خود را از رو بسته بود و عقربه‌های ساعت برای رسیدن به وقت مقرر عجله دارند.

قرار عاشقی ساعت چهار بعد از ظهر بود  همان زمانی که قرار است مشایه با پیاده‌روی خود  صبری به طولانی مسیر مزه مزه کنند تا به میعادگاه عشق در سرزمین کربلا وصل شوند.

صدای سنج و دمام به مانند شیپور صوراسرافیل مشایه‌های مسافر و جاماندگان اربعین را از خانه به خیابان کشاند، جمعیت یکدست سیاهپوش است، بوی اسپند فضا را معطر کرد، مردها از شدت گرما سر و صورت خود را با چفیه‌های عربی پوشانده بودند اما خانم‌‌ها با پوشش مشکی گرما را به جان خریده بودند.

عَلَم‌ها به اهتزار درآمده‌اند سبز، زرد، قرمز، سفید و سیاه گویا همه جمعیت علمدار اباعبدالله الحسین شده‌اند و کم نبودند علی‌اکبرهایی که با اشاره‌ای «هل من ناصراً ینصرنی» را لبیک بگویند.

اینجا اصلاً  نمی‌توانی گروه سنی را حدس بزنی همه آمده‌اند، از پیر و جوان گرفته تا نوزادی که زیر گرمای 50 درجه روی شانه‌های پدر و یا مادر خود جا خوش کرده و دوشادوش جمعیت مسیر را به نظاره نشسته است.

همه آمده بودند علما و روحانیون در پیشخوان مشایه قرار گرفتند، همه چیز برای آغاز ماراتن عشق مهیا بود و گوش‌ها برای سوت آغاز حرکت مشایه تیز شده بود تا اینکه مداح که سوار بر خودرویی در جلوی جمعیت مشایه آرام آرام در حال حرکت بود، علی الحساب با شعار لبیک یا حسین هم ذائقه عزاداران را حماسی کرد و هم حرکت مشایه شروع شد.

بغض‌ها شکسته شد و دست‌ها پس از چرخش در هوا روی سینه‌ها می‌نشست، اشک‌ها میهمان چهره‌های آفتاب سوخته شد حالا «بنت المرتضی» به تنهایی برای برادر خود مویه مویه نمی‌کند این جمعیت زینب‌ها دارد که راهیِ میعادگاه عشق می‌شوند تا در مجلس زهرای پیامبر(ص) حاضر شوند.

ام جواد

«ام جواد» حدود هفت سال است که پسر بزرگش را در حادثه‌ای از دست داده است، اما هنوز رخت عزار بر تن دارد و همچنان وقت و بی وقت شال و کلاه می‌کند و سرمزارش می‌رود.

اما برای اینکه مراسم مشایه را از دست ندهد امروز درد دل‌های خود با پسرش را نصف نیمه کنار مزار رها می‌کند و خود را به مشایه می‌رساند تا چند قدمی را به نیت جواد بردارد.

گریه و دلتنگی امانش نمی‌دهد، خطاب به من می‌گوید: یما(مادر) برای امام حسین که گریه می‌کنم آرام می‌شوم، ان شاءالله حضرت فاطمه قبول کند.

من هم عزادار حسینم

سعدون به همراه دو فرزند قد و نیم قد خود به سرعت در حال حرکت بود، با یک دست گوشه دشداشه خود را جمع کرده و با دست دیگر چفیه را گرفته و عرق‌های صورت خود را پاک می‌کرد اما وقتی  سوال کردم چرا این همه مسیر را مشایه (پیاده) آمده به حالت طلبکارانه دست خود را در هوا چرخاند و گفت: «هه یا ربی»(ای خدا)  یعنی چی چرا مشایه آمدم؟ مگر غیر امام حسین کسی را داریم؟ برو ببین امام حسین دنیا رو به هم ریخته، مگه ما چه کار کردیم؟ من با قصد بچه‌هایم را با خودم آوردم که از الان خادمی را یاد بگیرند و از الان حسینی بار بیایند.

حرف پدر هنوز تمام نشده بود که پسرش گفت: خانم ببین ببین من هم لباس مشکی برای امام حسین پوشیدم، به امیر علی یک احسنت ممتدی می‌گویم و وی که  ذوق کرده بود با نشان دادن سه انگتش می‌گوید: ما هم امشب راهی کربلا می‌شویم، منظور امیر علی به همراه پدر و برادر دیگرش،  لپ‌های امیر علی از گرما و آفتاب گل انداخته بود  و امیر علی مرتب با بطری کوچک آب معدنی که در دست داشت  آب به صورتش می‌زد، اما ذوق بار اول به زیارت رفتن قدرت عجیبی به این کودک داده بود.

دفتر خدمت  به امام حسین(ع)

جمعیت مشایه موج می‌زند و من در اینجا جوانی را دیدم که مادر پیر خود را سوار بر گاری چهار چرخ کرده و در کنار جمعیت حرکت می‌کند، پیرمردی را دیدم که برای پیاده‌روی روی عصای خود حساب باز کرده و لنگان لنگان عصای خود را بر سطح خاکستری آسفالت می‌کشد تا از دیدار حضرت عشق جا نماند.!

مادر جوانی را دیدم که خود چرخ‌های ویلچرش را می‌چرخاند، کودکی را دیدم به مانند بزرگان برای سیراب کردن زائران کمر همت بسته و سینی‌های مملو از لیوان‌های شربت را  تُندتُند پُر و خالی می‌کند.

وسط هوای گرم و صدها نفر جمعیت مشایه اما بوی قهوه و دودی که از کُنده‌ای درخت برای درست کردن چایی در طول مسیر روشن شده بود  هر رهگذری را وسوسه می‌کرد تا چایی یا قهوه‌ای نوش جان کند.

اگر چه مناطقی مانند ملاشیه، گلدشت، مندلی، کریشان، کیان، شهرک رزمندگان، کوی علوی، کوی سادات و ... را به مناطق محروم و کم برخودار می‌شناسند اما اینجا مردمانی زندگی می‌کنند که زائران را بر سر سفره خود می‌نشانند، با اینحال نگرانند، مبادا نام آن‌ها در دفتر خدمت به زائران ابا عبدالله الحسین(ع) ثبت نشود.

نامش مشایه اهواز است اما من دریایی دیدم که در آن گم شده‌ام، تا چشم کار می‌کرد شکوه تیره‌ای را ‌دیدم که باد عبا و چادر آن‌ها را به بازی گرفته بود، چهره‌هایی را دیدم که عرق از سَر و روی آن‌ها می‌چکد اما با پاک کردن آن با گوشه آستین خود جان تازه‌ای برای ادامه راه می‌گرفتند.

جاماندگانی را دیدم که به مشایه دخیل بسته بودند و با چشمانی اشک‌آلود همدردی با حسینِ علی ورد لبانشان بود، وقتی می‌گویم تا چشم کار می‌کرد! تا نبینی! نمی‌دانی من چه می‌گویم.

اینجا اراده‌ها به لطف ابا عبدالله الحسین گره خورده است، این‌ها را هر کسی ببیند هزار بار از خودش می‌گذرد تا قدم در آن مسیر بگذارد! این شعار نیست! زمانی که می‌گویم: قطره‌ای در دریای بزرگ عاشقان امام  حسین (ع) می‌شوی!

مشایه اهواز تبیین شود

در حاشیه مراسم مشایه اهواز آیت الله عبدالکریم فرحانی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز، اظهار کرد: مشایه اهواز نمایش حرکت مومنانه، هوشیارانه، ایثارگرانه، و حسینی مردم اهواز است که سالانه با حضور پرشکوه مردم برگزار می‌‌شود.

وی با بیان اینکه اهواز به عنوان دروازه تشیع ولایتمداری و تعهد خود را به دین، اسلام و تشیع بارها ثابت کرده است، افزود: مشایه اهواز همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند: نیاز به جهاد تبیین دارد تا مقدمه‌ای برای اصلاح و تحول در جامعه باشد.

حضور بالغ بر 100 هزار نفر در مشایه اهواز

حجت السلام و المسلمین جعفر بوعذار مسئول حرکت «مشایه الاهواز» در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز، اظهار کرد: مشایه الاهواز یک حرکت مردمی است که ابتدا با 20 نفر و سپس 40 نفر توسط اهالی کوی ملاشیه و عین دو آغاز شد و پس از گذشت دو سال از این حرکت یک جنبش و حماسه بزرگی در اهواز برای برگزاری این مراسم ایجاد شد.

وی با بیان اینکه پیش از شیوع ویروس کرونا جمعیت مشایه الاهواز بیش از 60 هزار نفر بود، افزود: امروز بالغ بر 100 هزار نفر در این مراسم بزرگ شرکت کردند.

مسئول حرکت «مشایه الاهواز» گفت: اهالی مناطق حاشیه اهواز پس از طی کردن مسیر مشایه در شب اول مهمان اهالی کوی عین دو، در شب دوم مهمان اهالی شهر حمیدیه، در شب سوم مهمان اهالی شهر سوسنگرد و در شب چهارم در بستان  اقامت می‌کنند و پس از آن راهی مرز و عزیمت به عراق می‌شوند.

بوعذار با اشاره به تشکیل کاروان‌های 313 نفره در مناطق حاشیه اهواز، گفت: این کاروان‌ها به صورت حلقه‌های 15 تا 20 نفره  که هر کدام یک روحانی، شاعر، مداح و یا رجل سیاسی دارد در منازل اهالی مستقر شده و برنامه‌های فرهنگی، مذهبی و روضه‌خوانی را برگزار می‌کنند.

بوعذار با بیان اینکه این کاروان‌ها در 400 خانه برنامه فرهنگی اجرا می‌کنند، عنوان کرد: امسال در نظر داریم بالغ بر  10 کاروان را راهی کربلا کنیم.

وی با اشاره فراخوان عمومی برای اهالی خوزستان در بین الحرمین، بیان کرد: این فراخوان قرار است طبق زمانی که عتبه امام حسین (ع) مشخص می‌کند در شب یا روز اربعین تجمع بزرگی به نام اهالی اهواز در بین الحرمین انجام می‌شود.

 شاید بخشی از راز و رمز اربعین حسینی در همین «مشایه» (پیاده روی زائران) نهفته است، زمانی که زائر بدون برنامه‌ریزی قبلی، در طول مسیر با افراد مختلف برخورد و با آن‌ها دمخور می شود و تا به خودش می‌آید می بیند در عالم حسین آب شده و جریان پیدا کرده است.

اگر چه  هر کدام از زائران، اربعین را از دریچه نگاه خود می‌سنجد اما این تمام اربعینِ حسین نیست و تو در حیرت این کنگره بزرگ بشری می‌مانی! صد حیف است اگر بخواهی این تصاویر از پشت قاب تصاویر تلویزیون و از دریچه رسانه‌ها ببینی باید مزه اش کنی تا بدانی من چه می‌گویم.

مرجع / فـارس
:
:
:
آخرین اخبار