اگر در جامعه این موضوع جا بیفتد که مرگ مغزی پایان راه است و با اهدای اعضای یک عزیز، چند نفر به زندگی برمیگردند قطعا افراد بیشتری سختی این تصمیم را به جان میخرند تا زندگی را به هم نوع خود ببخشند.
تنها راه ادامه حیات برای بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و بهترین درمان برای مبتلایان به نارسایی کلیه، پیوند عضو است؛ هر سال تعداد زیادی از بیماران نیازمند به پیوند عضو که در لیست انتظار هستند، جان خود را از دست میدهند و این در حالی است که اعضای سالم برخی افراد دچار مرگ مغزی، زیر خاک مدفون میشوند.
به گزارش ایسنا، در تقویم ایرانی از ۲۵ تا ۳۱ اردیبهشتماه به عنوان هفته ملی اهدای عضو و ۳۱ اردیبهشتماه، به عنوان "روز ملی اهدای عضو، اهدای زندگی" نامگذاری شده است. به بهانه روز گرامیداشت اهدای عضو، پای صحبت تعدادی از پزشکان فعال در این زمینه در اهواز نشستیم.
لحظه تلخ عدم رضایت به اهدای عضو
دکتر علی اصغر دستیار، فوق تخصص جراحی پیوند اعضاء و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به فعالیت حدود ۱۰۰ نفر در انجام مراحل پیوند اعضا اظهار کرد: سختی فیزیکی کار، وقت و بی وقت بودن و عمل طولانی به مدت حدود ۱۰ ساعت از سختیهای کار است اما این موارد زیاد برای ما مهم نیست؛ سختترین و تلخترین قسمت کار، رضایت ندادن خانوادهها به اهدای عضو است؛ از یک طرف نیز بیمارانی را میبینیم که به شدت به پیوند عضو نیاز دارند و به دلیل پیوند نشدن، جلوی چشممان فوت میکنند.
وی افزود: در صورت اهدا نکردن اعضای یک مورد مرگ مغزی، وی در نهایت یک تا سه هفته بعد فوت میکند در حالی که این فرد میتواند جان چهار بیمار را نجات دهد.
دستیار بیان کرد: علاوه بر شرایط اقتصادی که به جامعه و سیستم درمانی تحمیل میشود، هر روز خانواده بیماران جلوی چشممان هستند و شاهد مرگ تدریجی بیماران خواهیم بود؛ یک بیمار نیازمند عضو، تنها یک نفر نیست بلکه یک خانواداه درگیر این مساله هستند که دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند.
فوت ۲۵ درصد بیماران در انتظار پیوند
این فوق تخصص جراحی پیوند اعضاء بیان کرد: ۲۰ تا ۲۵ درصد بیماران در انتظار ارگان در کشور فوت میکنند که این آمار در خوزستان بسیار بیشتر است.
دستیار ادامه داد: برخی اوقات خانوادهها زمانی به اهدای عضو رضایت میدهند که دیگر دیر شده و اعضای بدن دچار فساد شدهاند و قابلیت اهدا را ندارند.
وی عنوان کرد: هر چند هنوز همراهان فرد دچار مرگ مغزی چشم امید دارند که وی برگردد اما ما میدانیم که برنمیگردد و در این شرایط باید با خانواده صحبت کنیم تا به اهدای عضو رضایت دهند که این شرایط، یکی از سختترین و بدترین قسمتهای کار در بخش پیوند اعضا است. حتی برخی اوقات با برخورد تند خانوادهها مواجه میشویم.
چرا برخی حاضر به اهدای عضو نیستند؟
دستیار بیان کرد: یکی از علتهای اصلی رضایت ندادن به اهدای عضو، آگاهی نداشتن مردم و اشتباه گرفتن "مرگ مغزی" با حالت "کما" است؛ مردم باید بدانند یک فرد دچار مرگ مغزی به زندگی برنمیگردد؛ عملکرد مغز یک فرد مرگ مغزی کاملا مختل شده است و امکان برگشت وجود ندارد. در دنیا حتی یک مورد مرگ مغزی که به زندگی برگشته باشد، وجود ندارد.
وی با بیان اینکه خطای تشخیص مرگ مغزی در حد "صفر" است، گفت: پنح فوق تخصص و متخصص رشتههای مختلف با نظرات متفاوت، فرد مرگ مغزی را معاینه میکنند و سپس نظر خود را اعلام میکنند. در صورتی که یکی از این پزشکان مرگ مغزی را تایید نکند، مطرح شدن مرگ مغزی کاملا منتفی میشود.
این فوق تخصص جراحی پیوند اعضاء گفت: هیچیک از اعضای جراحی پیوند عضو نیز جزو این تیم نیستند تا مبادا تمایلشان برای پیوند، منجر به خطا شود؛ اعضای این تیم با حکم جداگانهای از سوی وزیر بهداشت تعیین میشوند.
وی بیان کرد: در تمام مواردی که مرگ مغزی اعلام شده است و خانوادهها حاضر به اهدای عضو نشدهاند، با وجود حمایتهای دارویی در نهایت بعد از یک هفته بیمار فوت کرده است.
تعارض تپش قلب و مرگ مغزی!
دستیار با اشاره به واکنشهای خانواده در زمان مطرح شدن اهدای عضو بیان کرد: "نپذیرفتن" غیرقابل برگشت بودن یک عزیز به زندگی، واکنش مشترک همه خانوادهها است؛ مطرح شدن مرگ مغزی با وجود تپش قلب فرد، تعارضی برای خانوادهها ایجاد میکند.
افزود: شاید از نظر عوام مردم، مرگ یعنی "تپش نداشتن قلب"؛ مردم کاری به عملکرد مغز ندارند در حالی که مغز تمام بدن را کنترل میکند و اگر بدنی مغز نداشته باشد، به مرور زمان تمام ارگانها از بین میروند اما به دلیل تپش قلب یک فرد دچار مرگ مغزی، خانوادهها این موضوع را نمیپذیرند.
هنوز اعضای نیمی از موارد مرگ مغزی اهدا نمیشود
وی گفت: در حال حاضر شرایط اهدای عضو در خوزستان بهتر شده اما هنوز تا رسیدن به وضعیت ایدهآل فاصله داریم، هر چند برخی خانوادهها به محض متوجه شدن موضوع مرگ مغزی، خودشان موضوع اهدای عضو را مطرح میکنند.
این فوق تخصص جراحی پیوند اعضاء بیان کرد: در سال گذشته از هر ۱۰۰ مورد مرگ مغزی در خوزستان تنها ۳۵ مورد اهدای عضو رضایت میدادند که اکنون به ۵۰ مورد رسیده است. این وضعیت، دلگرمکننده است اما هنوز دغدغه بیماران را داریم. بیماران زیادی در لیست انتظار هستند که برخی اگر کارشان به فردا بکشد مشخص نیست زنده بمانند یا خیر.
وی عنوان کرد: آمار دقیقی از بیمارانی که به دلیل کمبود ارگان فوت میکنند در دست نیست اما در دو مورد آخر پیوند هفته گذشته در خوزستان، با پنج نفر برای پیوند کبد تماس گرفتیم که سه نفر از آنها فوت کرده بودند؛ این مساله بسیار ناراحتکننده بود و ناراحتکنندهتر از این مساله این است که این بیماران از قشرهای فعال جامعه بودند.
دستیار با بیان اینکه در جدیدترین دریافتکنندگان عضو از مرگ مغزی در خوزستان در هفته گذشته ۱۹، ۲۲ و ۲۵ ساله بودند، گفت: باید توجه شود که این افراد، تنها بیماران بزرگسال هستند و به دلیل کم بودن موارد مرگ مغزی در کودکان، نمیتوانیم سرویسدهی زیادی به کودکان بیمار داشته باشیم.
وی افزود: از طرف دیگر سالها است که بیمارانی از استان خوزستان برای انجام پیوند، به شیراز نقل مکان کردهاند و آنجا در انتظار پیوند هستند. با توجه به اینکه قبلا پیوند قلب در خوزستان انجام نمیشد، تعداد زیادی از بیماران قلبی خوزستان در استانهای دیگر در لیست انتظار بودهاند اما با توجه به اینکه پیوند قلب در خوزستان آغاز شده است به تدریج در حال برگشت به استان هستند.
این فوق تخصص جراحی پیوند اعضاء گفت: تا قبل از شیوع کرونا، خوزستان جزو سه استان نخست از نظر تعداد مرگ مغزی بود و از طرفی از نظر اهدای عضو در انتهای جدول قرار داشتیم. اکنون با افزایش تردد و تصادفات روزانه حداقل یکی دو مورد فوتی در پی مرگ مغزی در بیمارستان گلستان اهواز داریم.
وی بیان کرد: از سال ۹۳ تا شهریور ۹۹، ۱۶ مورد پیوند کبد در خوزستان داشتیم اما از شهریور ۹۹ تاکنون ۲۴ مورد پیوند کبد انجام شده است و تنها دو مورد از این افراد فوت کردهاند یعنی پیوند کبد در استان خوزستان ۹۵ درصد موفقیتآمیز بوده است. چهار مورد پیوند قلب نیز داشتیم که یک مورد فوت کرد. موفقیت پیوند کلیه نیز به مراتب بیشتر است و این آمار، بسیار خوب است.
اهدای کلیه از فرد زنده به زنده، در جامعه کمرنگ است
دکتر محسن سرکاریان متخصص کلیه و مجاری ادراری و فوق تخصص سرطانهای دستگاه ادراری نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: آمار بیمارانی که به دلایل ژنتیکی یا محیطی کلیههای خود را از دست میدهند، بسیار بیشتر از بیماران با امکان پیوند است؛ بیماران بسیاری داریم که به دلیل نداشتن کلیه با هزینه سنگین و عوارض زیاد دیالیز میشوند در حالی که میتوانند با پیوند کلیه به زندگی عادی برگردند.
وی افزود: در همه جای دنیا دهندگان کلیه به دو دسته دهنده زنده به زنده و دهنده مرگ مغزی به زنده تقسیم میشوند؛ با توجه به اینکه انسان دو کلیه دارد و برای ادامه حیات هر فرد، یک کلیه کافی است در همه جای دنیا معمولا دهندگان زنده از درون خانوادههای بیماران یا خیرین هستند که این مساله جز در بخش خویشاوندی، در جامعه ما کمرنگ است. عرف این بوده است که معمولا نیازمندان مالی، یک کلیه خود را میفروشند و این افراد بر اثر اجبار این کار را میکنند و رضایت قلبی ندارند.
سرکاریان ادامه داد: با توجه به اینکه آمار تصادفات در ایران زیاد است و تعدادی از این افراد دچار مرگ مغزی میشوند، از سال ۹۳ تا ۹۴ به سمت فرهنگسازی اهدای اعضا از موارد مرگ مغزی رفتیم تا این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم و جان برخی از هموطنان را نجات دهیم.
مرگ مغزی، مرگ واقعی است
این متخصص کلیه و مجاری ادراری با اشاره به مشکلات در زمینه اهدای عضو بیان کرد: رضایت ندادن خانوادهها به قبول کردن مرگ مغزی بزرگترین مشکل در زمینه اهدای عضو است؛ تعداد زیادی از موارد مرگ مغزی به مرحله آخر میرسند و دیگر به هیچ وجه سیستم عصبی بدن برنمیگردد. مغز خاموش است و تنها قلب میتپد اما خانوادهها منتظر معجزه هستند در حالی که مرگ واقعی رخ داده است.
سرکاریان افزود: در کما، سطح هوشیاری پایین است اما مغز زنده است و خونرسانی دارد؛ سلولهای مغزی فردی که به کما رفته است زنده هستند اما در حالت خواب عمیق هستند و بعد از مدتی ممکن است این افراد از این حالت خارج و بیدار شوند اما در مرگ مغزی، سلولهای مغز مردهاند و مرگ واقعی رخ داده است و امکان برگشت به زندگی وجود ندارد.
این متخصص کلیه و مجاری ادراری عنوان کرد: بخشی از کنترل ضربان قلب و تنفس بیمار در مغز است و زمانی که از بین رفتن سلول های مغز آغاز میشود، آخرین سلولهایی که از بین میروند سلولهای کنترلکننده قلب هستند و با ایست قلبی، دیگر ارگانها نیز قابلیت اهدا ندارند.
خانوادههای دغدار یک طرف، از دست ندادن "زمان طلایی" یک طرف
وی با بیان اینکه تاکنون در دنیا برگشت یک فرد دچار مرگ مغزی به زندگی گزارش نشده است، گفت: معمولا قلب افراد دچار مرگ مغزی یکی دو روز میتپد و بعد قلب نیز از کار میافتد و فرد کاملا فوت میکند؛ زمانی که ایست قلبی رخ میدهد و خون به ارگانهای حیاتی نمیرسد، هر چند در ظاهر ارگانها سالم هستند اما نمیتوانند کارایی لازم را داشته باشند.
سرکاریان گفت: برای پیوند اعضا از مورد مرگ مغزی، یک "زمان طلایی" داریم و نباید این زمان را از دست بدهیم بنابراین باید در ۲۴ تا ۴۸ ساعت به گونهای با همراهان این فرد صحبت کنیم که با وجود اینکه داغدار هستند، بپذیرند که رفتن عزیزشان حداقل به چهار نفر زندگی ببخشد.
صحنههایی با اشک و لبخند
این متخصص کلیه و مجاری ادراری افزود: با توجه به اینکه معمولا مرگ مغزی به صورت ناگهانی اتفاق میافتد پذیرش این موضوع برای همراهان فرد سخت است و تا خود را با شرایط وفق دهند، زمان طلایی از بین میرود.
وی بیان کرد: هر چند مرگ مغزی ماجرای تلخی است اما در صورت رضایت به اهدای عضو و نجات چند نفر دیگر، شیرین میشود یعنی اشک و لبخند با هم هستند.
موفقیت خوزستان در پیوند
سرکاریان با اشاره به فعالیت یک تیم پزشکی برای تشخیص مرگ مغزی و لزوم اعتماد مردم به پزشکان گفت: در استان خوزستان در زمینه پیوند کلیه، تجارب زیادی داریم و بیشترین موفقیت در پیوند کلیه را داشتیم و داریم.
این متخصص کلیه و مجاری ادراری عنوان کرد: هیچ مشکلی در زمینه پیوند کبد و کلیه نداریم اما با توجه به اینکه پیوند قلب در خوزستان نوپا است هنوز به کمکهایی از تهران یا جاهای دیگر نیاز داریم اما اگر تعداد پیوندهای قلب به ۲۰ تا ۲۵ مورد برسد به صورت مستقل میتوانیم این کار را ادامه دهیم.
در دنیا موردی از برگشت فرد مرگ مغزی به زندگی گزارش نشده است
دکتر رامتین رضایی کلانتری فوق تخصص جراحی قلب باز و سرپرست تیم پیوند قلب خوزستان نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: هر عضوی از بدن، طول عمری برای زنده ماندن دارد و مغز حساستر از دیگر اعضا است و اگر در دمای معمول به مدت دو تا پنج دقیقه به آن خون نرسد، فعالیت هوشیاری مغز از کار میافتد و فرد دچار مرگ مغزی میشود.
وی افزود: در صورتی که ۲۰ دقیقه به قلب خون نرسد، دچار تعییراتی میشود و سلولها از بین میروند که بعد از گذشت ۳۰ دقیقه این تغییرات برگشتناپذیر هستند. کلیهها بعد از ۶۰ دقیقه و کبد نیز بعد از حدود ۶۰ دقیقه نرسیدن خون، دچار تغییرات برگشتناپذیری میشوند اما این مدت زمان در اندامها بیشتر است.
سرپرست تیم پیوند قلب خوزستان گفت: با توجه به اینکه مغز نسبت به نرسیدن خون حساستر است، در صورت نرسیدن خون، نخستین ارگانی که از بین میرود مغز است؛ هر چند ممکن است سایر ارگانهای افراد دچار مرگ مغزی سالم باشند و کار کنند.
رضایی کلانتری بیان کرد: در صورتی که افراد دچار مرگ مغزی، جوان باشند ارگانها سالم هستند و میتوانند به بیماران نیازمند عضو پیوند داده شوند.
وی عنوان کرد: خانوادههای افراد دچار مرگ مغزی به بهبود و برگشت به حیات این افراد امید دارند اما مردم باید بدانند مرگ مغزی پایان راه است و تاکنون در دنیا موردی از برگشت فرد دچار مرگ مغزی به زندگی گزارش نشده است.
سرپرست تیم پیوند قلب خوزستان گفت: معمولا اغلب بیمارانی که در لیست پیوند قلب هستند، دچار نارسایی پیشرفته قلب هستند یعنی قدرت انقباض قلبی ضعیفی دارند و اغلب دچار تنگی نفس پیشرفته هستند و با حرکت اندکی دچار تنگی نفس میشوند.
وی عنوان کرد: بیمارانی که دچار نارسایی قلبی پیشرفته هستند در درازمدت، دچار نارسایی کبدی، آسیت یا آب آوردن شکم و مشکلات دیگر میشوند؛ زمانی که نارسایی قلبی پیشرفته به سمت سایر ارگانها برود، طول عمر زیادی برای این افراد متصور نخواهیم بود. وضعیت بیمارانی که وارد فاز حاد نارسایی قلبی میشوند، بسیار ناراحتکننده است و انسان دوست دارد هر کاری از دستش بربیاید برای این بیمار انجام دهد بنابراین باید پیوند عضو قبل از ایجاد چنین شرایطی انجام شود.
وقتی تنها راه نجات، "پیوند" است
وی افزود: تنها راه برای نجات نارساییهای قلبی پیشرفتهای که به درمانهای دارویی و جراحی پاسخ نمیدهند، پیوند قلب است.
رضایی کلانتری با بیان اینکه هنوز فرهنگ اهدای اعضا چندان جا نیفتاده است، گفت: بسیاری از بیماران در لیست پیوند عضو هستند؛ پیوند عضو به راحتی انجام نمیشود و فاکتورهای زیادی در این زمینه موثر هستند. به طور مثال باید گروه خونی اهداکننده و دریافتکننده و کدهای ژنتیک دو طرف بسیار به هم نزدیک باشند تا امکان پیوند وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه کدهای ژنتیک حتی در دو قلوها یکسان نیستند، افزود: با انجام آزمایشهای تخصصی و فوق تخصصی، نزدیکترین ژنها انتخاب میشوند تا شانس پس زدن پیوند کمتر شود.
سرپرست تیم پیوند قلب خوزستان با اشاره به فعالیت بیش از ۱۰۰ نفر در مراحل پیوند اعضا از زمان تشخیص افراد نیازمند فوری پیوند تا پیوند عضو، گفت: کار پیوند اعضا به صورت تیمی و دلی انجام میشود و نمی توان گفت که تنها یک یا چند پزشک این کار را انجام میدهند.
رضایی کلانتری عنوان کرد: در آخرین پیوند قلب، دو بیمار کاندید پیوند بودند و در حالی که شبانه در حال آمادهسازی خود برای برگشت به زندگی عادی بودند، امکان انجام پیوند برای آنها وجود نداشت؛ همه استرس زیادی متحمل شدند و شرایط بسیار ناراحتکننده بود.
این فوق تخصص جراحی قلب باز بیان کرد: در ابتدای کار پیوند قلب در خوزستان هستیم اما نتایج خوبی به دست آمده است بنابراین از خوزستانیهای فداکار، شریف، نجیب و خونگرم میخواهیم در این امر خیر سهم باشند.
وی افزود: اگر خوزستانیها تاکنون زیاد در این امر خیر شرکت نکردهاند، به دلیل نبود اطلاعرسانی صحیح است. قطعا اگر اطلاعرسانی خوب و صحیح انجام شود در این زمینه نیز خوزستانیها ذرهای کوتاهی نخواهند کرد.
قطعا در صورت اطلاعرسانی صحیح در مورد تفاوت مرگ مغزی و کما و همچنین زمان طلایی برای پیوند اعضا، مردم راحتتر می توانند بپذیرند