کارون ۹۵۰ کیلومتری، پرآبترین و بزرگترین رودخانه ایران است که روزگاری کشتیهای سیاحتی و تجارتی در آن پهلو میگرفتند اما حالا از این زلال رنجور چیزی جز جزیرههای متعدد تفتدیده که از دلش بیرون زدهاند باقی نمانده است.
علی با چفیه عرق پیشانیاش را گرفت، شلاق شرجی در بیرحمانهترین حالت بر سرشان فرود میآمد اما دلخوش بودند به ماهی که شاید صید تور آبا و اجدادیشان میشد؛ همانطور که تکه دمپایی را از قلابش جدا میکرد با افسوس گفت: روزی چند بار برای ماهیگیری میآییم اما صیادان برقی، کارون را شخم زدهاند.
صیادی که حرام نیست، ما هم دنبال روزی حلال هستیم اما انصافا شما قضاوت کنید با برق به جان هر آنچه هست و نیست افتادن انسانیت است؟
صیادی به اندازه عمر
هر وقت دلشان خواست با قایق به دل کارون میزنند و با شوکر یا تورهای برقی تمام موجودات را خشک میکنند؛ ماهیهای بزرگ را برمیدارند بقیه موجودات را هم که حالا نابود شدهاند، تپه تپه رها میکنند.
بابا حیدر، صیاد ۵۷ سالهای است که دل پری داشت، با چشم سراغش را گرفتم اما گفتند نیامده، علی میگفت ترجیح میدهد بچههایش از گشنگی تلف شوند تا اینکه زیر پل بنشیند و به گردنکشی صیادان برقی زل بزند.
شمارهاش را گرفتم، دو بوق که زد گوشی را بلند کرد، پرسیدم بابا حیدر، چند سال است که ماهیگیری؟ با خنده گفت: از وقتی خودم را شناختم ماهیگیر بودم.
سراغ مشکلاتشان را که گرفتم بغضش ترکید: تلفنی نمیشود، باید بودی و میدیدی وقتی بعد از چند روز یک ماهی به تورم افتاد چه حالی داشتم، با هیجان گفتم: خب حتما خیلی خوشحال شدید از اینکه یک ماهی به تورتان افتاده بود؟
بابا حیدر خنده تلخی زد: کاشکی همانطوری بود که تو فکر کردی دخترم اما صحنهای که من دیدم کارون و پُلش را در عرض چند لحظه بر سرم آوار کرد، یک ماهی باردار که پوستش ترکش خورده و بدنش از شدت برق سوراخ سوراخ شده بود؛ تخمهایش هم خشک شده بودند، این صیادان برقی جیبشان را پر میکنند اما من نمیفهمم آیا حواسشان به این نمیرود که با این کارهایشان نسل ماهیهای کارون را قتل عام میکنند؟
رزقمان را بریدند
احمد داشت وسایلش را جمع میکرد، گویی گَرد ناامیدی را بر صورت تکیدهاش پاشیدهاند: من کارگرم، دلخوش بودم به اینکه لااقل وقتی دستم به کاری بند نشد یک ماهی میگیرم که یا میفروشمش یا شکممان را که کارد بخورد سیر میکنیم اما این حضرات صیادان پیشرفته زرنگ، رزقمان را بریدند.
با این سرعتی که اینها به جان کارون افتادهاند فکر نکنم تا چند سال دیگر، ماهی که سهل است، حتی یک جلبک هم اینجا پیدا کنیم!
هر وقت دلشان خواست با قایق به دل کارون میرنند و با برق به جان ماهیها میافتند، بزرگهایش را سوا و بقیه لاشهها را رها میکنند، ما هم به هرکجا رفتیم و شکایت کردیم به تنها چیزی که رسیدیم درِ بسته بود.
قوانین بازدارنده
حسن آقاشیرمحمدی، فرمانده یگان محافظت محیطزیست خوزستان هم از این ماجرا باخبر بود، وقتی با او تماس گرفتیم حرفهای جالبی داشت: باید حضوری بیایید و از انبارهای ما بازدید کنید، آنقدر شوکر برقی و لوازم صید غیرمجاز توقیف کردهایم که پر شدهاند.
در هورالعظیم و مناطق اطراف، قایقهای گشتزنی ما به صورت مستمر در حال رصد صیادان غیرمجاز هستند و روزانه تا سه گروه هم توقیف میشوند اما در اهواز با توجه به محدودیت قایقها بسته به گزارشات مردمی، قایقهای خود را اعزام میکنیم و شاید باورتان نشود خیلی از مواقع با صیادان غیرمجاز مسلح هم مواجه میشویم.
محیطزیست در حد توان و امکانات در حال مقابله با این صیادان غیرمجازی است که نابودی محیطزیست را نشانه رفتهاند اما مشکل اصلی، قوانین بازدارندهای است که مانع برخورد جدی با این متخلفین میشود که پیگیر تغییر این قوانین نیز هستیم تا به صورت گسترده با این تخلفات مقابله کنیم.
شاهرگ حیاتی
رودخانه کارون به عنوان شاهرگ حیاتی اقتصاد استان و کشور محسوب میشود و با اکوسیستمهای مهم آبی با انواع گونههای گیاهی و جانوری از اهمیت ویژهای برخوردار است اما اقداماتی از قبیل صید با شوک الکتریکی موجب آسیبرسانی به این اکوسیستم و اختلال در آن شده است.
در حال حاضر تنها راه کنترل این معضل، چشمِ محیطزیست شدن شهروندان و گزارش هرگونه تخلف مشاهده شده در اسرع وقت و به نزدیکترین اداره محیطزیست است، صیادان مجاز نباید طعمه زیادهخواهی و بیرحمی صیادان غیرمجاز شوند کسانی که به قیمت رفاه خودشان نابودی محیطزیستی را که سهم تمام مردم است نشانه رفتهاند.