دولتی‌ها هم که گویا نمی‌توانند با این غول بی شاخ و دمی که با تدابیر! مدیریتی از گذشته تا کنون به غول‌پیکری آن کمک کرده‌اند مبارزه کنند، بعضاً راهی جز دعای باد و باران از دستشان بر‌نمی‌آید.

با این وجود تعطیلی مدارس و آموزشگاه‌ها و گاها ادارات دولتی تنها راه مبارزه مدیران با این هیولای خاکستری است که لااقل بتوانند از تبعات هرچه بیشتر آن بر سلامتی مردم جلوگیری کنند.

 تنها راه تعطیلی...

به همین دلیل است که رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت معتقد است تنها راه حفظ سلامت مردم در این مواقع تعطیلی است.

عباس شاهسونی می‌گوید: تعطیلی ادارات و مدارس راهکار درستی برای حل معضل آلودگی هوا نیست اما در شرایط آلودگی هوا برای حفظ سلامت مردم چاره‌ای جز تعطیلی نیست.

در اهواز اما علی رغم اعلام شاخص های کیفی آلودگی هوا توسط سازمان‌های ذی‌ربط شرایط به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که هم سیخ می‌سوزد و هم کباب.

هفته گذشته بود که آلودگی هوا و عبور شاخص‌های کیفی آن از میانگین حد مجاز در چند کلان‌شهر، مدارس تهران را یک هفته بعضی دیگر از شهرها را دو تا سه روز و اهواز را هم بعد از کلی کش‌وقوس رسانه‌ای یک روز به تعطیلی کشاند تا نشان دهد که تبعیض نه تنها به رفاهیات و امکانات برای شهرهای نورچشمی ختم می شود بلکه در سلامتی مردم هم بروز و ظهور کرده است.

به گواهی آمار و گزارش‌های مربوطه و البته اظهر من الشمس بودن موضوع، تعداد روزهای آلوده در اهواز به‌مراتب بیشتر از پایتخت بوده تا جایی که حتی در روزهای گذشته وضعیت آلایندگی هوا عدد باورنکردنی ۴۰۰ را هم تجربه کرده که حاکی از وضعیت خطرناک آن بود و این در حالی است که باز هم مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل نشدند.

در تهران و کلان‌شهرهای دیگر وقتی این شاخص، وضعیت ناسالم بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ را تجربه می‌کند تنها گزینه تصمیم‌گیری مسئولان تعطیلی مدارس و حتی ادارات دولتی است.

کم نیستند شهرهای بزرگ صنعتی که درگیر مشکلات تنفسی و مضرات ریز و درشت آلودگی هوا در زمستان باشند اما کافی است رنگ هوای پایتخت کمی متمایل به خاکستری شود تا زمین و زمان را به هم بدوزند و در بوق و کرنا کنند که وا حسرتاه وامصیبتا از این هوا؛

از سلبریتی و مسئولان گرفته تا فضای مجازی موضوع می‌شود تنگی نفس و مضرات آلودگی هوا برای سلامتی بشر! گویی که دیگر هیچ شهری در کشور این مشکل و یا اصلاً مشکلی ندارد.

روزی نیست که تعدادی از شهرهای خوزستان با آلودگی هوا که ماحصل آلایندگی‌های نفتی و صنعتی است دست‌وپنجه نرم نکنند اما گویی باید سیلاب، آبگرفتگی معابر و یا به اصطلاح خانه‌خراب شویم تا دلیل متقنی برای تصمیم مدیران بر تعطیلی مدارس یا ادارات اهواز باشد.

بازی با سلامتی مردم...

در اهواز و شهرهای صنعتی دیگر استان بازی با سلامتی مردمی که دیگر رمقی برای نفس کشیدن آنان نمانده است در روزهای سرد سال نیز در حال تَکرار است.

آلودگی هوا تنها نفس‌ها را تنگ و مشکلات تنفسی ایجاد نمی‌کند بلکه بیماری‌های زیادی اعم از حمله قلبی و اختلالات عصبی به جان فرد می‌اندازد و در آینده نیز عوارض خطرناکی برای مردم دارد، همه‌ساله قربانی می‌گیرد.

مطالعات بهداشتی در جهان، ارتباط معنی‌داری بین آلودگی هوا و مرگ زودرس نشان داده است و از این رو کارشناسان معتقدند آلودگی هوا به شدت با شرایط تنفسی مانند ذات‌الریه، برونشیت و آسم مرتبط است و می‌تواند بر سیستم ایمنی کودکان، ریه و رشد مغز و توسعه شناختی تأثیر بگذارد و اثرات جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد.

 در اکثر مواردی که شاخص کیفی هوا اعلام می‌شود این هوای اهواز است که گوی سبقت را از شهرهای دیگر کشور می‌رباید و در صدر قرار می‌گیرد اما باز این تهران و چند شهر نزدیک به مرکز است که تیتر یک رسانه‌ها می‌شوند و احتمال تعطیلی بر سر زبان‌ها می‌افتد.

حال بهتر است بدانیم که طرح و تصمیم‌گیری در مورد تعطیلی در هوای ناسالم و بعضاً خطرناک با کیست؟

رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، در این باره می‌گوید: مرجع تشخیص کیفیت هوا که برای سلامت افراد خطر دارد یا خیر، وزارت بهداشت است.

شاهسونی با بیان اینکه وزارت بهداشت با توجه به مواردی مانند غلظت آلاینده‌ها در ایستگاه‌ها و محاسبه شاخص کیفی هوا این موارد را بررسی می‌کند، می‌افزاید: اگر پایداری هوا تا ۷۲ ساعت ادامه داشته باشد، وزارت بهداشت اعلام می‌کند کمیته اضطرار تشکیل شود که در این صورت بر اساس آیین‌نامه تصمیم‌گیری می‌شود.

 کافی است گشت‌وگذاری در اینترنت داشته باشید تا فعال بودن کمیته اضطرار آلودگی هوا را در مراکز استان‌های دیگر و مطالب مخابره شده از آن را ببینید.

اینکه این روزها کمیته یادشده در استان خوزستان چند بار و به ریاست چه کسی تشکیل‌شده و چگونه و بر چه مبنایی تصمیم‌گیری می‌کند، خیلی عیان نیست لکن با عنایت به مخاطرات و عوارض آلودگی هوا ضروری است که برای رفع حصر اهواز از تبعیض حداقل برای نفسی که مُمدِ حیات است چاره‌ای اندیشیده شود.